«امپراطور‌جهنم» ریشه‌های پنهان وهابیت را نمایان می‌کند | پایگاه خبری صبا
امروز ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۵۷
پرویز شیخ‌طادی:

«امپراطور‌جهنم» ریشه‌های پنهان وهابیت را نمایان می‌کند

یک نکته مهمی در ساخت آثار سیاسی به‌خصوص سیاسی منطقه‌ای است که برای ما و نه کمپانی‌های بزرگ جدید است این است که معمولا در این زمان‌ها جریان فرهنگی یک کشور به تاریخ و عقبه خود و تجربه‌ی فرهنگی و هنری خود نگاه می‌کند

پرویز شیخ‌طادی سال‌ها است که در
سینمای دفاع مقدس فعالیت می‌کند. او که ابتدا با طراحی‌صحنه و لباس در سینمای
ایران فعالیت خود را آغاز کرد، در‌طول‌زمان تبدیل‌به یکی از کارگردانانی شد که
تلاش کرده گفتمان انقلاب اسلامی را با اشکالی‌نوین در آثار سینمایی خود بیاورد و
فیلم «امپراطور جهنم» نیز با چنین دیدگاهی ساخته شده است. شیخ‌طادی در این گفت‌و‌گو
از ویژگی‌های فیلمسازی استراتژیک و لزوم آن صحبت کرد.

آقای شیخ‌طادی، شما کارگردانی هستید که
آثارتان همیشه در‌مورد دفاع مقدس بوده و چند اثر آخرتان مثل «شکارچی شنبه» و «امپراطور
جهنم» از دفاع مقدس فراتر رفته و جزو آثار استراتژیک و ژئوپلیتیکی محسوب می‌شود و
اثرات اتفاقات سیاسی در منطقه را به‌تصویر می‌کشد. یک‌مقدار در این‌مورد توضیح
دهید که چه‌شد که باعث شد به‌سمت ساخت چنین فیلم‌هایی بروید و سوال بعدی این است
که از آخرین فیلمتان تا «امپراطور جهنم» حدود پنج‌سال طول کشید، دلیل این تاخیر چه
بود؟

مسائل منطقه آن‌قدر جدی شده و در مسائل
مملکتی تاثیر گذاشته و آن‌قدر اثراتش در جزئیات زندگی و اقتصاد ما مشخص است که نمی‌شود
آن را نادیده گرفت و روی بخش‌بخش مسائل اقتصادی ما هم اثر دارد و آن‌قدر مشهود است
که نادیده‌گرفتن آن مثل این می‌ماند که انگار نابینا هستیم. اثراتی که آن‌قدر جدی
است که سرنوشت فرزندان ما را مسائل منطقه تعیین می‌کند. یک‌زمانی فقط مرزهای کشورمان
و مرزهای فرهنگی ما دور خودمان بود اما الان می‌بینیم که مرزها برداشته شده و
اقوام مرزی ما بیشتر متاثر از همسایگان هستند تا خودمان و مرزها در‌واقع وجود
ندارد و به‌نوعی یک جای دیگری برای منطقه تصمیم می‌گیرد که وقتی این اتفاق می‌افتد
هم ما و نسل‌های آینده ما، جزو تصمیم‌گیری آن‌ها است. می‌خواهند چهره‌ ما را عوض
کنند و تخیلات ما را دستکاری می‌کنند، در‌حالی‌که تخیلات ما با همسایگانمان از‌لحاظ
اخلاقی فرهنگی اقتصادی و سیاسی با سرنوشت منطقه گره‌های بسیار بنیادین دارد و این
دلیل پرداختن به این فیلم است.

در مورد پنج‌سال فاصله‌ای که بین «روزهای
زندگی» و «امپراطور جهنم» اتفاق افتاد نگفتید. آیا این سال‌ها به تحقیق گذشته و یا
تاخیری در ساخت فیلم پیش‌آمده ؟

وقتی می‌خواستم «شکار‌چی شنبه» را
بسازم یک سوال برایم پیش آمده بود و آن این‌که چرا رژیم صهیونیستی که می‌شنویم این
همه جنایتکار است چطور می‌شود که هفتاد سال می‌جنگد؟ آن‌ها که مثل ما اعتقاد محکمی
ندارند پس چرا مقاومت می‌کنند؟ این از آن سوالات بزرگ بود و زمانی‌‌که قصد نداشتم
فیلمی بسازم به‌دنبال سوالات شخصی خودم بودم. چند سال پیش دو‌گنبد عسکریین را در
سامرا زدند، ‌از آن زمان برای من سوال شد که چه اتفاقی در‌حال وقوع است و جلوتر که
رفت دیدم که یک ظرفیتی در‌مورد این موضوع وجود دارد که می‌تواند وقتی حرکت کند یک
سیل بزرگ راه بیاندازند. این یک پیش‌بینی شخصی بوده، شاید آن‌موقع فکر نمی‌کردم که
جدی شود اما نشانه‌هایی که رخ داد و با‌توجه به تجربه «شکارچی شنبه» این پیش‌بینی
را داشتم که یک اتفاقی در منطقه در‌حال وقوع است و بر این‌اساس پیش از آشوب‌های
جدیدی که در جاهلیت اعتقادی منطقه بود تحقیقاتی کردم و بعد جریانات اولیه سوریه رخ
داد و دیدم حملات گسترده در شرق کشور اتفاق می‌افتد و تحقیقاتی در‌مورد پاکستان و
وهابیت و مدارس آن کردم و دیدم یک منظومه خطرناک با ظرفیت در‌حال شکل‌گیری است. هم‌زمان
طالبان هم تازه جدی شده بود و از آن‌جا سوژه‌یابی‌های «امپراطور جهنم» را انجام
دادم. اما علت پنج‌سال تاخیر این نبود که نخواهم فیلم بسازم و تحقیقات پنج‌‌سال
طول کشیده باشد چون پیش از پنج‌سال اخیر تحقیقات به جایی رسیده بود که می‌شد به
قصه رسید. آن‌موقع هم این جریانات را در سطحی که به ما نشان داده می‌شد احساس می‌کردیم
و به‌نظر می‌آمد که یک انسان جاهل بی‌سواد که نمی‌داند چه می‌کند یک حرکاتی را در
منطقه انجام می‌دهد، اما با آن سطح تحقیقاتی که انجام دادم دیدم که چنین نیست و
تصمیم گرفتم که به پوسته ظاهری این نیروها و افرادی که سر می‌برند و تفنگ‌به‌دست
هستند نپردازم و گفتم اگر قرار است فیلمی بسازم، به مسائل پشت‌پرده توجه کنم که رسید
به زندگی‌نامه یکی از این افراد با ظرفیت‌ و قطب یکی از این جریانات تندرو در
منطقه که می‌تواند یک حرکت‌دهنده باشد. او در‌واقع یکی از رآکتورهای بود که به
جریان تکفیری و ترور انرژی می‌داد آن هم جریان اعتقادی است، مثل جریان صهیونیست‌ها
که زیر آن باز لایه‌های کاملا مذهبی دارد و علت این‌که ۷۰‌سال رژیم صهیونیستی پایدار
مانده مساله اعتقاد است. به‌همین‌خاطر اعتقاد داشتن است که طالبان، داعش و جریان
صهیونیستی که پدر و پسر هستند و احساس کردند که نباید سراغ رآکتور اصلی انرژی
دهنده بروم.

این ظرفیت دراماتیکی که در داستان پیدا
کردید در «شکارچی شنبه» هم بود اما همیشه وقتی یک فیلم سیاسی می‌سازیم این ترس
وجود دارد که ظرفیت داستانی‌اش آن‌قدر نباشد که مخاطب را تا پایان نگه دارد که
پیام اصلی اثر را بفهمد. نگارش کار چقدر وقت برد؟ یعنی چه مرحله‌ای نگارش داشت و
چه‌مقدار از آن تحقیقاتی که داشتید دراماتیزه کردید تا جذاب شود ؟

یک نکته مهمی در ساخت آثار سیاسی به‌خصوص
سیاسی منطقه‌ای است و معمولا برای نگارش این حوزه‌ها وجود دارد که برای ما و نه
کمپانی‌های بزرگ جدید است این است که معمولا در این زمان‌ها جریان فرهنگی یک کشور
به تاریخ و عقبه خود و تجربه‌ی فرهنگی و هنری خود نگاه می‌کند. اما وقتی این تجربه‌ها
را ندارد مساله نگران‌کننده است و باید سراغ تجربه‌های خارجی رفت. و وقتی می‌بینی
که آن‌ها هم نه در این حوزه‌ها بلکه در حوزه‌های دیگر خودشان کار کرده‌اند باز یک
بن‌بستی وجود دارد و یک‌ کمیابی کار به‌وجود می‌آید. به همین‌دلیل نگارش و جمع‌کردن
تیم برای این‌گونه کارها سخت است چراکه فیلمنامه‌نویسی در کشور به یک‌سمتی رفته که
می‌تواند تغذیه اقتصادی خوبی داشته باشد، به‌همین‌دلیل نگارش کار سخت بود اما سوژه‌ها
زیاد بود چون از دامنه یک‌کشور ۷۰میلیونی به دامنه یک‌منطقه یک‌میلیارد نفری می‌رفتیم
اما این‌که کدام سوژه را در چه‌مقطعی انتخاب کنیم و چه‌محصولی از آن بگیریم مهم
بود و این‌که اگر فیلم امروز ساخته شود فردا چه رخ می‌دهد. یعنی باید جلوتر از
زمان می‌رفتیم و پیش‌بینی می‌کردیم که این فیلم اگر یک‌سال طول بکشد سال دیگر
تحولات منطقه به چه‌سمتی می‌رود. بر این‌اساس این سوژه انتخاب شد و به‌شکل دومینو‌هایی
که کنار‌هم چیده شده‌اند و یکی پس‌از دیگری به‌هم ضربه می‌زنند نگاه کردیم و پیش‌بینی
آخر این تحولات خیلی واضح و ریاضی گونه بود.

یک مسئله‌ای از بدو تولد سینمای
هالیوود تا الان وجود داشته اسلام‌هراسی بود و چیزی مثل داعش و طالبان ابزار
کارشان بوده و دست‌پرورده خودشان هم هستند. به‌نظر شما آثاری مثل «امپراطور جهنم»
همان‌طور که موضوع جهانی دارد آیا آن‌قدر زبان جهانی دارد که بتواند پشت‌پرده‌ای
که این‌ها دارند و جریانی که آن‌ها را تغذیه می‌کند به اطلاع جهانیانی که منتظر
داستان واقعی هستند برساند یعنی کسی که در انگلیس نشسته و رسانه‌ها او را بمباران
می‌کنند آیا می‌تواند با دیدن این فیلم یک تکه‌ای از حقیقت را بفهمند ؟

نمی‌شود گفت همه جهان یک سلیقه دارند
یا به‌لحاظ اطلاعات آموزش و فرهنگ در یک‌سطح هستند. گاهی مجبوریم جهان را تقسیم
کنیم و ببینیم برای اروپا، آمریکا، اسکاندیناوی، استرالیا و یا خاور‌دورفیلم می‌سازید.
چون سلیقه جهان اسلام به‌خصوص خاورمیانه و آسیای میانه بسیار فرق دارد و علاقه آن‌ها
به موضوعات، زیبایی‌شناسی، تکنیک، متفاوت است. هدف‌گذاری باید از ابتدا مشخص می‌شد
مخاطب هدف ما کیست چون اگر می‌خواستیم برای ایرانی‌ها بنویسیم که منابع در‌دسترس
ایرانی‌ها در این‌مورد زیاد بود و خبرهای دسته‌اول به دست‌شان می‌رسید، یا هدف را
فراتر از ایران و یک منطقه بگیریم و روی خاورمیانه و کشورهای مسلمان کار کنیم. با سلیقه
کسانی‌که «یوسف پیامبر» را می‌پسندند خیلی فرق دارد. چون آنچه شرقی‌ها دوست داشتند
مثل سادگی ،موسیقی و غیره همه در آن بود اگر یک‌کار هنری برای این‌ها بسازیم که پر
از لایه‌های پنهان باشد و قرار است این‌ها کشف کنند، به‌محض این‌که از سینما بیرون
بیایند ممکن است فیلم اکشن جذاب دیگری را ببینند برای این مخاطب از کدام منطقه
جهان باید انتخاب می‌شود بنابراین روی خاورمیانه و جهان اسلام متمرکز شدیم

در این فیلم تا‌حدی که در لیست
بازیگران دیدم با آقای نصیریان ‌همکاری
داشتید و احتمالا نقش سختی را باز «مثل شکارچی شنبه» به او دادید. تداوم این
همکاری چه‌علتی داردآیا نقش آن‌قدر پیچیده است که یک بازیگر در این‌حد قدرت احتیاج
دارید که روی‌پرده بتوانید سختی و پیچیدگی آن را نشان دهید؟

‌آقای نصیریان یک ویژگی دیگری دارد که
آن هم شجاعت اوست. عاشق نقش پیچیده است و از نقش‌های ساده فرار می‌کند و علاقه به
نقش‌هایی دارد که دارای ابعاد مختلف است و فراز‌و‌فرود دارد تا بتواند روی آن کار
کند و اگر در‌مورد نقشی که خوب است متقاعد هم بشود به‌لحاظ منش و سلوک، آن‌وقت می‌پذیرد
که کار کند. اما چند ‌دلیل فرعی شخصی هم هست و این است که من از او به‌لحاظ اخلاقی
هم خودم و هم تیمم کار یاد می‌گیریم و جوانانی که در هر رشته با ما کار می‌کنند
وقتی با او نشست‌و‌برخاست می‌کنند چیزهایی را از او یاد می‌گیرند که من نمی‌توانم
در هیچ دانشگاهی به آن‌ها یاد بدهم.

‌کمی در‌مورد ویژگی‌های خاص «امپراطور
جهنم» صحبت کنید و بگویید که به‌نظرتان این فیلم در گیشه چقدر می‌تواند اقبال
داشته باشد؟

‌من خیلی دوست‌داشتم که این پول فرهنگی
که دولت و نهادها در کنگره‌ها و همایش‌ها خرج می‌کنند را وارد سینما کنند، ولی
چطور وارد کنند؟ یعنی سعی کنند تراز تمام تخصص‌ها را بالا ببرند و یک حرکت جدید
مثلا در طراحی‌صحنه شده باشند و یک‌قدم بچه‌ها جلوتر بروند و یا در حوزه صدا و
موسیقی تدوین و گریم و جلوه‌های ویژه و غیره یک‌قدم پا را جلوتر بگذاریم و آن‌قدر
دستمان در حوزه‌های مختلف جلوی خارجی‌ها دراز نباشد و تجربه‌ای به تجربه‌های سینما
اضافه کنیم. حال یا شکست می‌خوریم یا پیروز می‌شویم، اما ما کاری را انجام دادیم
که خیلی از متخصصین می‌گفتند در ایران انجام نمی‌شود و می‌گفتند بسیاری از صحنه‌ها
کار کشورهایی مثل آمریکا، چین و کشورهای پیشرفته است و این حرف‌ها من را اذیت می‌کرد،
اما ما هرکاری را دوست داشتیم که در ویژوآل افکت در کشورهای پیشرفته انجام می‌شود،
در این‌جا انجام دادیم، با شجاعت و چشم‌باز و محاسبه‌ این کار انجام شد و الان
احساس می‌کنیم فیلم توانمندی بومی و داخلی را به‌رخ می‌کشد و راهی را باز می‌کند
که ترس دیگران بریزد.

فکر می‌کنید اکران خوبی داشته باشید و «امپراطور
جهنم» فیلم پر فروش باشد؟

‌نمی‌توانم چیزی بگویم، چون مردم ما
الان از همه‌طرف محاصره هستند. از‌لحاظ فساد‌ها و کم‌‌کاری و ناتوانی دولت‌مردان و
هم از بیرون این ملت در فشارند. این ملتی که از هر‌طرف محاصره هستند معلوم است که
سراغ فیلم کمدی می‌روند تا مقداری از اضطرابشان کم شود اما با این‌که «امپراطور
جهنم» فیلمی کمدی نیست، جلوه‌های ویژه و اکشن و جوان‌پسند زیادی دارد که می‌تواند
آن را برای مخاطب جذاب کند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است