نکته مهم و جالب توجه در این سریال اما مشارکت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در ساخت آن است. این انجمن که پیش ازاین حامی ساخت فیلمهای سینمایی جنگی بود حالا بعد از مدتها به عرصه سریال سازی ورود پیدا کرده و در اولین تجربه مشارکتی اش سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی را تولید کرده است.
ورود انجمن سینمای دفاع مقدس به سریالسازی
«کیمیا» در زمان مدیریت محمدرضا
شرفالدین در انجمن سینمای انقلاب
و دفاع مقدس کلید خورد، در مقطعی که روحالله سهرابی قائممقام این انجمن بود. برای اطلاع از دلیل انتخاب محمدرضا شفیعی بهعنوان تهیهکننده و جواد افشار بهعنوان کارگردان، همچنین برآورد مالی این سریال که بیش از ۱۰ میلیارد مطرح شده قرار بود که با
سهرابی گفتوگویی داشته باشیم و سؤالات
زیر را با او مطرح کنیم:
۱٫ چرا اولین پروژه مشارکتی این انجمن در عرصه سریالسازی به جواد افشار سپرده شد. این کارگردان با چه رزومهای هدایت این مجموعه را برعهده گرفت؟
۲٫ حضور محمدرضا شفیعی بهعنوان تهیهکننده چهطور اتفاق افتاد؟
۳٫ نحوه مشارکت انجمن با تلویزیون به چه شکل بوده و چرا سریال برای شبکه ۲ پخش
میشود؟
۴٫ فیلمنامه «کیمیا» چهطور و توسط چه هیئتی تصویب شد و در زمان تصویب چند درصد از آن نوشته شده بود؟
کلیت آن به انجمن ارائه شده بود یا تنها طرحی چند قسمتی از قصه؟
۵٫ هزینه صرفشده برای ساخت این سریال بالای ۱۰ میلیارد عنوان شده، درست است؟
۶٫ چه کارگردانهای دیگری کاندیدای ساخت این سریال بودند و چرا کارگردانهای صاحبنام در عرصه ساخت
سریالهای جنگی و دفاع مقدس به
این سریال دعوت نشدند؟
سرانجام
چه شد: روز بعد پیامکی با این مضمون از طرف سهرابی برای ما
ارسال شد. در متن این پیامک آمده بود «در حال حاضر چندان مصلحت ندیدم که در خصوص «کیمیا»
صحبت کنم، مشورت کردم و قرار شد فعلاً صحبتی نداشته باشیم تا یک مقدار جلوتر برویم
تا بازخوردها را ببینیم» سهرابی همچنین در پیامکش گفته بود صحبتهای مهمی درباره این سریال دارد اما گفتن آنها را به حدوداً یک ماه بعد موکول کرد. بعد از گفتوگوی اولیه و اعلام تمایل از سوی سهرابی درصدد بودیم تا این سؤالات را با او
در میان بگذاریم که پیگیریهایمان بیپاسخ ماند.»
گام
دوم / آغاز پروژه
رفع ابهامات از پروژه میلیاردی
محمدرضا شفیعی که سابقه خوبی
در سریالسازی دارد و منهای ۲ -۳ سریال،
مابقی آثارش از کارهای خوب تلویزیون محسوب میشود، تهیه سریال «کیمیا» را بر عهده دارد، او درباره ابهاماتی که پیرامون تهیه
و تولید این سریال فاخر وجود دارد به سؤالات ما پاسخ داده است.
ابهام اول: «کیمیا» اولین سریال ۱۱۰ قسمتی تلویزیون است که
انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در ساخت آن مشارکت کرده و بهعنوان اولین
پروژه مشارکتی در عرصه سریال سراغ آن رفته.
پاسخ تهیهکننده: صحبت ساخت و تولید یک سریال دنبالهدار در تلویزیون جمهوری اسلامی به بیش از ۵ سال گذشته برمیگردد. مثلاً همان سالهایی که من «رستگاران» و «فاصلهها» را تهیه کردم؛ اما اینکه چرا تابهحال این اتفاق نیفتاده بود به این دلیل بود که ظرف ساختاری فیلمنامه و قصهها به ما میگوید که میتوانیم چند قسمت سریال داشته باشیم. هیچوقت نمیتوانیم یک طرح را
هم برای یک سریال ۱۰ قسمتی و هم برای یک سریال ۲۰ قسمتی ارائه دهیم. در تلویزیون ما
یک نگاه غیر کارشناسی وجود داشت که هر چه تعداد قسمتهای یک برنامه بیشتر میشد، ظرفیتها و امکانات مالی پایین میآمدند و حمایتها هم کمتر میشد و نگاه مدیران و تلویزیون کاملاً به یک برنامه ۱۰ قسمتی با یک برنامه
۲۰ قسمتی تغییر میکرد.
ابهام دوم: «کیمیا» از همان ابتدا قرار بود در ۱۱۰ قسمت تولید
شود، فیلمنامه این
سریال طولانی نیازمند صرف زمان زیاد بود و نگارش آن به مسعود بهبهانینیا سپرده
شده است.
پاسخ تهیهکننده: فیلمنامهنویسی در تلویزیون
شبیه ساختمانسازی است، طبیعی
است که مثل ساخت ساختمان، پی یک سریال ۵ قسمتی با یک سریال ۱۱۰ قسمتی کاملاً با هم
متفاوت هستند. یک فیلمنامه طولانی باید ظرفیت و امکاناتش براساس مثلاً ۱۱۰ قسمت باشد. طبیعتاً کار
سختی بود و اینکه قرار شد «کیمیا»
اولین سریال ۱۱۰ قسمتی تلویزیون باشد از همان اول مشکل بود. مسعود بهبهانینیا (نویسنده سریال) بیش از ۶سال است که درگیر نگارش این سریال هستند و در
این مدت هیچ کار دیگری را قبول نکردند و حتی یک تلهفیلم هم ننوشتند. کدام نویسنده ما حاضر میشود که چنین کاری انجام دهد و چند سال هیچ فیلمنامه دیگری را قبول نکند؟ این نویسنده بیش از ۳ سال روی طرح و ساختمان فیلمنامه این سریال کار کرده و بعد نگارش را شروع کرده. ۵ سال پیش روزی که قرار
شد ما «کیمیا» را بسازیم، طرحی ۵۰۰ صفحهای ارائه دادیم که وقتی من آن را به تلویزیون بردم گفتند فیلمنامه آوردی! من ساختمان طرح یک فیلمنامه طولانی را برده بودم. طرحی که اگر آن را نداشتیم نمیتوانستیم ادعا کنیم که میتوانیم یک سریال ۱۱۰ قسمتی بسازیم.
ابهام سوم: برای یک سریال ۱۱۰ قسمتی طبیعتا باید پروداکشنی
قوی در نظر گرفته شود، بحثهای زیادی
سر این قضیه به وجودآمد اما مدتزمان ساخت
این سریال آنقدرها هم طولانی
نشد.
پاسخ تهیهکننده: این نوع سریالها حتی وقتی در کشورهای دیگر هم ساخته میشوند، یک ظرفیت پروداکشنی برایشان در نظر گرفته میشود. مثلاً همین ترکها که سریال ۱۵۰-۲۰۰ قسمتی میسازند، کل فضای تولیدشان ۱۰-۱۲ بازیگر است و چند سوله که دکورهایشان در آن است؛ اما وقتی سریالی طراحی میکنی که چند فصل ۳۰قسمتی از یک زندگی را نشان میدهد و در این قسمتها پازلهای مهم تاریخ معاصر
مثل انقلاب اسلامی و جنگ در آن روایت میشود، ساختار پروداکشنیاش کاملاً تغییر میکند و از ظرفیت سریالهای ترکیهای هم که مثال زدم
خارج میشود چون پروداکشن آنها طولانی نیست و فقط زمان و تعداد قسمتهایشان طولانی است.
ابهام چهارم: تجربه اولین سریال ۱۱۰ قسمتی تلویزیون طبیعتاً
با مشکلاتی روبهرو بوده و علاوه بر انجمن سینمای
انقلاب و دفاع مقدس که با این پروژه مشارکت کرده، باید حمایتهای دیگری
هم از این سریال صورت میگرفته.
پاسخ تهیهکننده: نگاه اولیه این بود که اصلاً شاید
این سریال در تلویزیون و با ظرفیتهای آن راه نیفتد، آنهم در سال ۹۰ و ۹۱ که اوج کارهای اجرایی سریال بود و شرایط تلویزیون هم به
لحاظ مالی خیلی بد بود. البته نمیگویم الآن اوضاع خوب شده و هنوز هم مثل قبل است، اما در آن تاریخ، اوج بحران
مالی تلویزیون بود. در آن سالها دکتر دارابی حمایتهای زیادی کردند تا این مجموعه راه بیفتد. طبیعی است که کمک مدیران برای راه
افتادن یک سریال بخشی از وظایف آنهاست اما اینکه کسی بیاید و پشت کاری که تجربه نشده است و احتمال هرگونه خطا هم در آن وجود دارد، بایستد باید
به این مدیر گفت مدیر شجاع. دکتر دارابی از این کار جدی و یکتنه حمایت کرد حتی باوجود اینکه شکل و شمایل این سریال از دور میگفت که آن را انجام ندهید چون این کار یا در نمیآید یا اگر هم دربیاید مسیر ساختاریاش غلط است؛ اما ما در ساخت این سریال اصلاً سنگ بزرگی برنداشتیم، «کیمیا»
به لحاظ برآورد دقیقهایاش، با سریالهای ملودرامی که خودم هم قبلاً تهیهکنندهشان بودم هیچ فرقی
نمیکند. این یعنی ما سمت پروژه الف ویژهای که راه انداختنش
از ابتدا سخت است و ظرفیت مالی جدی میخواهد نرفتیم. سریالهای الف ویژه یا راه نمیافتند یا اگر هم راه بیفتند همان ابتدا مثل خیلی از مجموعههایی که میدانیم متوقف میشوند. بنای ما برای ساخت «کیمیا» همت مضاعف بود نه بودجه الف ویژه. گرچه من
معتقدم «کیمیا» این ظرفیت را داشته چون یک سریال تاریخ معاصر با این تعداد بازیگر خوب
است، اما خودمان از ابتدا آن را این شکلی ندیدیم.
ابهام پنجم: اینکه پای انجمن سینمای دفاع مقدس
چهطور به
این پروژه باز شده جای سؤال دارد، نکته دوم نحوه مشارکت این انجمن با سریال است که
به چه شکل اتفاق افتاده.
وقتی قرار شد سریال شروع شود،
ما با بحرانهای مالی سال ۹۰
مواجه شدیم. حتی وارد پیشتولید هم شدیم اما تلویزیون به ما گفت امکان مالی در حال حاضر برایمان وجود
ندارد که کار راه بیفتد، بههمین خاطر در همان سال ۹۰ پیشتولید اولیه ما متوقف شد و من به این فکر افتادم برای اینکه بتوانیم بخشی از هزینههای تولید را برای شروع، مثل ساخت دکورها و انتخاب بازیگرانتامین کنیم، دنبال
سرمایهگذار باشم. با تلویزیون هم
دراینباره صحبت کردم و موافقت
کردند. درنهایت به انجمن سینمای دفاع مقدس پیشنهاد شد. سریال ما هم به لحاظ محتوا و
هم به لحاظ ساختار بهشدت به اهداف انجمن انقلاب و سینمای دفاع مقدس نزدیک است. نکتهای که در این میان بود، این است که بودجه مالی این انجمن سال قبل بسته میشود و به این آسانی نبود که وسط سال مشارکت در ساخت یک سریال به آنها پیشنهاد شود و آنها هم قبول کنند. به همین خاطر حمایت این انجمن برای شروع کار بود و با مشارکت
معمول و تعریفشده تلویزیون تطابق
صددرصد نداشت. مشارکت در تلویزیون به شکل پنجاهپنجاه طرف تلویزیون و طرف مشارکتکننده است، اما مشارکت انجمن سینمای دفاع مقدس در «کیمیا» خیلی کمتر از این حرفهاست؛ اما حمایت دوستان در این انجمن باوجود اینکه به لحاظ مالی کم بود، بسیار بهجا و درست بود. این دوستان در زمان شروع سریال آمدند و اگر آن موقع نمیآمدند اصلاً «کیمیا» شروع نمیشد. به همین خاطر من بسیار از این دوستان ممنونم چون اگر آنها اقدام اولیه را نمیکردند «کیمیا» هنوز هم شروع نشده بود. زمانی که قرار شد ما کارمان را شروع
کنیم ۷۰ قسمت فیلمنامه نوشته شده بود،
البته دوستان نظراتی در فیلمنامه داشتند و طبیعی هم بود. ما هم نظرات را شنیدیم، دربارهاش بحث کردیم و درنهایت از نکاتی که به کار کمک میکرد استفاده کردیم.
ابهام ششم: جواد افشار تابهحال هیچ
فیلم یا سریال جنگی نساخته، تجربه حضور او در این عرصه به ساخت چند تلهفیلم برمیگردد و
انتخاب او بهعنوان کارگردان
اولین مجموعه ۱۱۰ قسمتی تلویزیون ابهام فراوانی بهدنبال دارد.
چرا در این سریال فاخر نباید پای کارگردانی صاحبنام در
عرصه ساخت کارهای جنگی در میان باشد نکته مبهم ماجراست.
پاسخ تهیهکننده: جواد افشار در همکاریهای قبلیاش با من چندین تلهفیلم و سریال «مادرانه»
را برایم ساخته بود و تجربیات خوبی باهم داشتیم. «کیمیا» ویژگیهایی داشت که ما
از ابتدا باید سراغ کارگردانی میرفتیم که همدل و
همکار با ما باشد. ما برآورد مالی و زمان فیلمبرداری محدودی داشتیم
و در کنار اینها شرایط سخت کاری هم پیش رویمان بود. همه اینها از همان ابتدا
به شما میگوید باید سراغ کارگردانی بروید که همراه پروژه باشد و جواد افشار این وِیژگیها را داشت. از طرف
دیگر سریال ما ملودرامی است که در تاریخ معاصر روایت میشود. درواقع «کیمیا»
درامی است که قصهاش در بستر تاریخی انقلاب و جنگ روایت میشود. به همین دلیل
به کسی نیاز داشتیم که در این مفاهیم هم به ما نزدیک باشیم.
منبع:روزنامه سینما
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است