تکامل بعد از تکبر! | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۴۳
عوامل نمايش «شاه‌لير» در گفت‌وگو با «صبا»

تکامل بعد از تکبر!

تراژدي« شاه‌لير» يكي از شاهكارهاي ويليام شكسپير است. عنوان نمايشنامه به شخصيت داستان برمي‌گردد كه بعد از تقسيم نابخردانه قلمرو خود بين دو دختر(از سه دختر)، ديوانه مي‌شود.

تراژدی« شاه‌لیر» یکی از شاهکارهای ویلیام
شکسپیر است. عنوان نمایشنامه به شخصیت داستان برمی‌گردد که بعد از تقسیم نابخردانه
قلمرو خود بین دو دختر(از سه دختر)، دیوانه می‌شود. نمایشنامه براساس داستان لیر
بریتانیا
نوشته
شده و به‌کرات توسط کارگردانان گوناگون روی صحنه رفته و یا به‌صورت فیلم ساخته‌
شده است و نقش لیر را هنرمندان بزرگی ایفا کرده‌اند.


این نمایشنامه بین سال‌های
۱۶۰۳ تا ۱۶۰۶میلادی نوشته شده است. نسخه اولیه آن در سال۱۶۰۸ انتشار یافت و نسخه
تئاتری‌آن ‌با‌ عنوان ‌تراژدی «‌شاه‌لیر‌« در ‌سال‌۱۶۲۳ اجرا ‌شد. بعد از دوره
بازگشت در ادبیات انگلیسی، نمایشنامه با پایانی خوش برای مخاطبانی که مضمون تلخ آن
را نمی­پسندیدند، مورد بازبینی قرار گرفت اما تا قرن نوزدهم نسخه اصلی شکسپیر به‌عنوان
یکی از شاهکارهای او مورد توجه بود. این تراژدی به ویژه از دیدگاه روان‌شناسی و
کاوش در طبیعت رنج انسان قابل تأمل است.
«شاه‌لیر» دلخواه نمایش پیچیده و در عین حال خاصی است. «شاه‌لیر» مسعود دلخواه
متن‌محور است. دلخواه
می‌کوشد تا
به نمایشنامه شکسپیر وفادار باشد. این نمایش ۹۰درصد همان متنی است که شکسپیر نوشته
است. با این تفاسیر که دکتر دلخواه همانند تراژدی‌های یونانی، سرنوشت شاه لیر و
دخترانش را محکوم می‌داند و از آغاز آن را به تماشاگر بیان می‌کند
. رویکرد نو و مدرنی که دلخواه به
متن شکسپیر داده به گونه‌ای است که جنبه موسیقی در اثر را پررنگ کرده است. به‌نوعی
می‌توان گفت که این نمایش یک اثر نیمه‌موزیکال است.
یک ساختارشکنی در نمایشنامه نیز شده و رویکردی مدرن با رگه‌های پست‌مدرن به متن
اضافه شده است. همچنین به‌علت زمان این کار پروژه‌های تئاتر در ایران بازیگرانی که
بتواند چهار ساعت در یک درام شکسپیری حضور چشمگیر داشته باشد اندک‌شمار هستند. این
نکته‌ای است که بدون شک از دلخواه برمی‌آید و تلاش و توانمندی او ستودنی است. در
این نمایش هنرمندانی چون
مهدی سلطانی، الهام
پاوه‌نژاد، بهاره رهنما، خسرو شهراز، رحیم نوروزی، محمدصادق ملک، ناصر عاشوری،
محمدرضا علی‌اکبری، حمیدرضا هدایتی، محمد صدیقی‌مهر، محبوبه تفضلی، یلدا قشقایی،
سجاد بابایی، محمد صادقی، امیرحسین سرداریان، حسین ابراهیمی، سعید عظیمی، سپاس
رضایی، افشین حسنلو، فربد غفاری، محمد پیرالیاس، رضا ایزدخواه، منصور تمیزی‌فر،
حمیدرضا جهانگیری، سعید مصطفایی، میلاد پاک‌سرشت، حامد عباس‌پور، حامد آرامی، مجید
قنبری، سارا خسروی، الهام قندهاری به همراه سولیست‌ها،
همخوان‌‌ها و همسرایان:
آزاده
اسدی، سعید جعفری، سامی اسماعیلی، مهسا احمدپور، ملیحه صابری، مهراد رامین ‌پارسا،
نازنین دیده‌ور، سارا بابایی، علیرضا اسفندیار، پردیس پیراهش، مژده عباسی، مبینا
آقاخانی، سارا یوسفی، سرور منوچهری، علی اعلائی، شقایق کاظمی‌فرد، طیبه پاکدل،
الهام شوشتری،‌ پریا ابراهیمی، مونا عرب، نیلوفر آزادگان، فهیمه مؤمنی، سروش
کیومرثی، مهسا رستمی، ساینا حشمت‌نیا، کیمیا سلحشور، حمیده میرزایی، نوشین آجوند،
لیلا نوروزی، مریم ندایی، پیمان پورخدادادی و نوازنده‌ها: امید کاظمی،‌ شقایق
نجاتی، پدرام سلیمانی، کوروش عبدی، حسام صلاحی‌نژاد
به ایفا نقش می‌پردازند و آهنگسازی و رهبری گروه موسیقی بر عهده نادر
مشایخی است. به همین بهانه گفت‌وگویی با عوامل این نمایش عظیم داشته‌ایم که در
ادامه می‌خوانید.

مسعود دلخواه: حرف شکسپیر از انسانیت و
روابط انسان‌‌ها با یکدیگر است

چرا از بین آثار متعدد شکسپیر نمایشنامه «شاه‌لیر» را
برای اجرا انتخاب کردید؟

من در گذشته دو اثر از شکسپیر را اجرا کرده‌ام؛ «مکبث»
را در آمریکا و «جولیس سزار» را هم در آمریکا و هم در ایران؛ که در سال۱۳۸۵ به‌عنوان
کارگردان برتر سال از نگاه منتقدین خانه تئاتر ایران نیز انتخاب شدم. شکسپیر یکی
از نویسندگان مورد علاقه من است و من فکر می‌کنم کسی که اهل تئاتر باشد و خود را
تئاتری بداند نمی‌تواند افرادی بزرگی مثل شکسپیر و چخوف را نادیده بگیرد. در نتیجه
نمایشنامه «شاه‌لیر» که از دوران دانشگاه در ذهنم بود را توانستم درحال حاضر روی
صحنه ببرم.

لطفا یک مقدار از تجربه روی صحنه بردن چنین پروژه
عظیم، پربازیگر و تعداد زیادی نوازنده که به‌صورت زنده روی صحنه می‌نوازند که قطعا
هدایتشان مشکل است بفرمایید.

مسلما این پروژه ریسک‌آمیز بود به این دلیل که با بیش از صد
نفر بازیگر و نوازنده همراه بودیم. اما به هرحال کار کردن آثار شکسپیر در جامعه‌ای
که تئاتر رشد چندانی نکرده و در دورانی که همه چیز با سرعت می‌گذرد کار دشواری
است. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که متاسفانه مردم به‌ندرت کتاب می‌خوانند و
نشاندن چنین مخاطبی به مدت چهار ساعت برای دیدن اثری با ادبیات فاخر که نیاز به
تفکر و تآمل دارد. کار ساده ای نیست. من باتوجه به آشنایی که با آثار شکسپیر داشته‌ام
و دوره‌هایی که برای آثار شکسپیر در خارج از کشور دیده‌ام به خودم این جسارت را
دادم که پیچیده‌ترین و دشوارترین اثر شکسپیر را بدون هیچ پشتوانه مالی و تهیه‌کننده‌ای
و تنها به عشق کار تئاتر روی صحنه ببرم. می‌توانم بگویم که افراد متنوعی در این
کار هستند؛ بازیگران حرفه‌ای، بازیگران آماتور و نیمه‌حرفه‌ای و نوازندگان و
خوانندگان. هر یک از این عوامل از جایی می‌آیند و در نقطه‌ای به یکدیگر متصل می‌شوند
که بسیار جالب است و از نظر من این نقطه اتصال شکسپیر است که همه ما را کنار
یکدیگر جمع کرده است.

از نظر شما «شاه‌لیر» شکسپیر قصد دارد چه
دیدگاهی به مخاطب خود بدهد؟

آثار شکسپیر آثاری است پویا که همیشه قابل تطبیق با زمانه و
حال افراد در یک جامعه است. دلیل این موضوع این است که حرف شکسپیر از انسانیت و
روابط انسان‌‌ها با یکدیگر است. هیچ‌گاه حرف شکسپیر کهنه نمی‌شود و او همیشه حرف
تازه‌ای متناسب با جامعه و افراد آن دارد.

فکر می‌کنم «شاه‌لیر» قصد دارد که این پیام را به مخاطب خود
برساند که دنیا به پر کاهی نمی‌ارزد.

همان طور که شما فرمودید جامعه ما به‌سرعت در
حال عبور و گذر است و بالطبع مخاطب نیز به همان اندازه عجول و بی‌حوصله شده است.
شما در این پروژه از خستگی مخاطب از دیدن یک نمایش چهارساعته نگرانی نداشته‌اید؟

همیشه این نگرانی وجود دارد، اما با تجربه‌ای که از نمایش«
مفیستو» با استقبال خوبی که از آن شد داشتیم که آن هم سه‌ساعت‌ونیم بود این
اعتمادبه‌نفس را پیدا کردیم که نگران زمان اجرا نباشیم. در عین حال من دوست داشتم
برای یک بار هم که شده یکی از آثار شکسپیر را به‌صورت کامل و مدرن مشاهده کنیم نه
به‌صورت تکه‌تکه و خلاصه‌شده! اما فارغ از این مسئله بازخورد مخاطبان بسیار خوب
بوده و من واقعا غافلگیر شده‌ام. این استقبال پیامی برای ما دارد که مخاطبان ما
مخاطبان فهیمی هستند و نگاهشان به تئاتر به‌عنوان یک تفریح سطحی نیست. همه این‌ها
درحالی است که عوامل کار ما هم تمام توان و انرژی خود را در این کار می‌گذارند و
به عشق تئاتر و نه هزینه‌های ناشی از آن روی صحنه می‌روند.

لطفا یک مقدار از موسیقی کار به رهبری نادر
مشایخی بفرمایید.

ما بیشترین تمرین را برای موسیقی داشته‌ایم، از شش ماه پیش
به‌مدت سه‌روز و بعد از آن بیشتر به تمرین با گروه کر و
سولیست‌‌ها پرداخته‌ایم. من اشعار را نگارش کرده‌ام و مشایخی و
دستیارانش به ساخت ملودی پرداختند. نادر مشایخی از امتیازهای نمایش ما به حساب می‌آیند
و بسیار روی موسیقی کار حساس بودند. برای اولین بار تلفیقی از اپرا، پاپ و گاهی جز
و همچنین دیزالوی کامل صحنه را در نمایش «شاه‌لیر» مشاهده می‌کنید.

شما از اجرا در تئاتر شهر رضایت دارید؟

من از همکاری مدیریت تئاتر شهر بسیار رضایت دارم و آن‌ها کمک
فراوانی کرده‌اند که این اجرا به خوبی روی صحنه برود. برای مثال در لابی سالن اصلی
برای ما نمایشگاهی از پوستر‌های برگزیده که طراحی شده در نظر گرفته‌اند تا
تماشاگران قبل از شروع نمایش این آثار را ببینند. مجموعه تئاتر شهر تنها مرکز رسمی
تئاتر کشور است. امکان اجرای این نمایش در سالن‌های گوناگون ازجمله تالار وحدت
وجود داشت اما من ترجیح دادم اثر شکسپیر را در تئاتر شهر اجرا ببرم نه در محیطی که
هم تئاتر اجرا می‌شود، هم موسیقی و هم سخنرانی. اما ای‌کاش صندلی‌ها، تهویه هوا و
اکوستیک صدای این سالن عوض می‌شد تا به‌طور کل فضای بهتری را هم برای گروه‌های
تئاتری و هم تماشاگران به وجود می‌آورد.

اگر نکته ای هست به‌عنوان سخن پایانی بفرمایید.

فکر می‌کنم اگر از گروه‌های تئاتری مثل «شاه‌لیر» حمایت
شود کارگردانان و بازیگران حرفه‌ای و جوانان تئاتری انگیزه بیشتری برای کار دارند
و آن‌ها می‌توانند کارهایی متفاوت و سالم اجرا کنند؛ آثاری که نسبت به ارتقای سطح
فرهنگی مردم و تماشاگران تاثیرگذار باشد. اگر این اتفاق نیفتد خودبه‌خود انگیزه
افراد از بین می‌رود و هنرمندان بیشتر به سمت تئاترهای تجاری و سطحی سوق پیدا می‌کنند.

مهدی سلطانی: «شاه لیر» از دیوانگی و جنون به عقل می‌رسد

شاه‌لیر از بی‌خردی به خردورزی می‌رسدما در این نمایش شاهد اقتدار گسترده شاه هستیم
اما بعد از خیانت و پشت کردن دخترانش انگار به‌نوعی شکست را می‌پذیرد و خیلی زود
تسلیم می‌شود. نظر شما در این‌باره چیست؟

شاه‌لیر جزو شخصیت‌هایی است که به‌مرور به تکامل، آگاهی و
خردورزی می‌رسد. درواقع از دیوانگی و جنون به عقل می‌رسد. این شخصیت در ابتدا دچار
غرور و تکبر خود شده و شدیداً تمجیدپسند است، او در ادامه داستان درگیر چاپلوسی‌های
اطرافیان می‌شود. زمانی که در عمل با یک واقعیتی مواجه می‌شود متوجه می‌شود که
چاپلوسان افراد حقیقت‌گویی نیستند. اما به‌طور کل نمی‌توان گفت که این شخصیت خیلی
زود شکست را پذیرفت؛ برای رسیدن به این آگاهی کشورش ویران شد، دخترانش کشته شدند،
بین کشور‌‌ها جنگ درگرفت و به‌طور کل هزینه هنگفتی پرداخت کرد. شاه از بی‌خردی به
خردورزی رسید.

شکسپیر قصد دارد دراین داستان چه مفهومی به
مخاطب خود بدهد؟

اصولا کارهای شکسپیر در فلسفه‌ وجود خیلی مکث می‌کند. فلسفه
این نمایشنامه در زمینه‌ هستی است، این‌که انسان به چه قیمتی باید وجود داشته باشد
و به بقای خود ادامه بدهد.

لطفا یک مقدار از تجربه همکاری با دکتر دلخواه
بفرمایید.

دلخواه کارگردانی است که تحصیلات آکادمیک دارد و تجربه‌های
موفقی در داخل و خارج ایران داشته است و اصولا فردی مثل من که تحصیلات آکادمیک
دارد خیلی راحت‌تر می‌تواند با او همکاری کند. من از همکاری با او بسیار خوشحال
هستم.

در نمایش، برخی از شخصیت‌ها باتوجه به بدخلقی و
پرخاشگری شاه از ابتدا تا انتهای این نمایش و حتی در مرحله دیوانگی نسبت به او
وفادار می‌مانند نظر شما درباره این شخصیت‌های مثبت داستان چیست؟

این شخصیت‌ها افرادی هستند که بقای معنوی خود را در بقای
مراد خود می‌دانند. شاه تنها فرمانروای یک ملک و یک شهر نیست بلکه او می‌تواند پدر
معنوی افرادی باشد و به‌عنوان پدر، توسط اطرافیان خود گرامی داشته می‌شود.

مخاطبان نمایش چطور با این شخصیت ارتباط برقرار
کرده‌اند؟

نگرانی تماشاگران و گروه اجرایی زمان نمایش بود که ممکن بود
مخاطب را خسته کند و به‌واسطه آن تماشاگران نمایش را پس بزنند. اما خوشبختانه این
نگرانی با استقبال خوب تماشاگران از بین رفت و تماشاگر از چهار ساعت نشستن در یک
سالن غیراستاندارد خسته نشدند و عمدتا راضی از سالن خارج شدند. افرادی که کار را
دیدند توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و هرکس به زعم خودش از اثر نتیجه‌ای
گرفت.

از نظر شما تئاتر شهر محل مناسبی برای اجراهای
گسترده، عظیم و این‌چنینی است؟

متاسفانه در ایران سالن‌های استاندارد بسیار محدود است،
شاید ۲یا ۳سالن در کل ایران! این جای ناراحتی و تعجب دارد اما در رابطه با این
نمایش خاص من دوست می‌داشتم در سالنی «شاه‌لیر» را اجرا کنیم که از استانداردهای
بالایی برخوردار است. البته این سالن‌‌ها قوانین خاص خود را دارند و متاسفانه در
برخی از این تئاتر‌‌ها اتفاقات غیرتئاتری‌ می‌افتد. اما تئاترشهر همان طور که از
اسمش برمی آید تئاتر شهر است و مرکز ثقل تئاترهای شهر تهران که مردم خاطرات خوبی
از این سالن غیراستاندارد تئاتری دارند. اصالت خوبی دارد و احساس خوبی به گروه‌های
اجرایی می‌دهد اما به هر حال هرکسی دوست دارد از محلی بهتر از آنچه که هست باشد.

بهاره رهنما: برای ایفای این کاراکتر مجبور به
بازسازی یک پیش‌قصه برای خودم شدم

لطفا یک مقدار از ویژگی های شخصیتی که در نمایش
ایفا می‌کنید بفرمایید.

به نظرم دخترهای بزرگ شاه‌لیر قدرت‌طلب، سلطه‌جو، سرد و خشن
هستند که این موضوع در درام داستان به منصه ظهور می‌رسد. این شخصیت باتوجه به سردی
و خشونتی که حتی در حرکات بدنی‌‌اش به چشم می‌خورد احتیاج به کار زیادی داشت. من
زمانی که به این پروژه ملحق شدم به‌دلیل شکستگی پاشنه پا اصلا فکر طولانی ایستادن
روی صحنه نمایش را نمی‌کردم. روزهای ابتدایی با ویلچر سپس واکر و بعد از آن با
اعصا در تمرین‌ها حاضر می‌شدم اما به شوق تئاتر و کمک خدا توانستم دوباره سرپا
شوم.

تقریبا این شخصیت یکی از سخت‌ترین نقش های کارنامه کاری من
است، هم به دلیل دور بودن ویژگی‌های آن با ویژگی‌های شخصی خودم و دیگری متفاوت
بودن کلام، نگاه و سرعت نگاه این کاراکتر. من برای ایفای این کاراکتر مجبور به
بازسازی یک پیش‌قصه برای خودم شدم زیرا در روزهای اول زمانی که مقابل سلطانی قرار
می‌گرفتم از شدت ناراحتی گریه‌ می‌کردم و تا این اندازه توهین‌های دختر به شاه
برایم سخت بود. پس برای خودم پیش‌زمینه‌ای را در نظر گرفتم. به‌طور کل گانریل
شخصیت پیچیده‌ای است هم در رفتار با پدر و هم در رابطه خارج از ازدواج. از ابتدا
هم تصمیم خودم برای ایفای این شخصیت بود و این نکته بسیار برایم جالب بود که او
شروع‌کننده همه ماجراهای داستان است وحتی شیوه مرگش را نیز خودش به‌تنهایی انتخاب
می‌کند و ایستاده می‌میرد.

خانم رهنما از نظر شما دلیل عشق دختران شاه‌لیر
به ادموند از سر هوس است یا قدرت و ثروت؟

به نظرم ریگان به‌دنبال قدرت و موقعیت است اما گانریل به
این دلیل که شیفته است و شخصیت زنانه‌تری دارد تا حدودی حس و حال عاشقانه نیز در
او موثر است.

ریگان و گانریل جزو شخصیت‌های منفی نمایش به
حساب می‌آیند، شما فکر می‌کنید این بدجنسی و بدذاتی به مخاطبان القا شده است؟

به این دلیل که ما در یک جامعه سنتی زندگی می‌کنیم من فکر
می‌کنم مخاطبان با این داستان به‌خوبی ارتباط برقرار می‌کنند چون مسئله‌ مهمی است.
در جامعه ما احترام به پدر یک سنت است، اما من تمام تلاشم را می‌کنم که نقش منفی
را جذاب ایفا کنم.

اگر نکته‌ای هست به‌عنوان سخن پایانی بفرمایید.

توصیه می‌کنم از نمایش«شاه‌لیر» حمایت شود چون این کار حاصل
تلاش چندساله یک گروه بزرگ است و همچنین این اثر یک کار مستقل است و نیاز به حمایت
مردم دارد. موضوع بسیار جالب و پراهمیت برای من این است که مردمی که تماشاگر نمایش‌هایم
هستند، برای اولین بار تئاتر را تجربه می‌کنند و این خیلی خیلی برای من جذاب است.

خسرو‌ شهراز: گلاستر آیینه‌ای در مقابل لیر است

شخصیت گلاستر چه خصوصیات بارزی دارد؟

گلاستر آیینه‌ای در مقابل لیر است؛ سرنوشت و زندگی آن‌ها بسیار
نزدیک به یکدیگر است. هر دو اشتباه می‌کنند و در نهایت به واقعیت می‌پیوندند. این
شخصیت بسیار به لیر ایمان و علاقه دارد و حاضر است برای او جانش را هم بدهد و این
کار را هم می‌کند.

به نظر می‌رسد این شخصیت خیلی زود و ساده‌لوحانه
نقشه ادموند را می‌پذیرد و برای نابودی پسرش اقدام می‌کند. از نظر شما این طور
نیست؟

اساسا همین طور است،خیلی از انسان‌ها این طور هستند و هر
حرفی را نسنجیده می‌پذیرند. شاید به‌گونه‌ای شکسپیر قصد دارد در این داستان بگوید
که این‌چنین نباشیم چه در جهت مثبت و چه منفی.

از نظر شما مخاطب امروز می‌تواند با آثار شاخصی
که در گذشته‌ دور نگارش شده به خوبی ارتباط برقرار کند؟

خوشبختانه این اتفاق افتاده و آثار شکسپیر در هر جایی که
کار شده به خوبی ارتباط گرفته است. این آثار به گونه‌ای است که امکان دارد در
شرایطی و در هر برهه‌ای به آن پرداخت. آثار او خیلی نزدیک با انسان‌هایی است که در
روزگار ما زندگی می‌کنند.

شما در بیشتر کارهای خود چه تصویری و چه نمایشی
شخصیت‌های منفی را ایفا کرده‌اید، از این موضوع نگرانی ندارید که همیشه مخاطب شما
را با چنین شخصیت‌هایی به یاد بیاورد؟

واقعا به چنین نقش‌هایی علاقه‌مند هستم. امکان ایجاد و
کنکاش ویژگی‌ شخصیت‌هایی منفی بسیار زیاد است. از نظر من شخصیت‌های مثبت پیچیدگی
ندارد و یکدست است اما دوست دارم در نقش چالش داشته باشم و بتوانم از آن ‌استخراج
و به آن اضافه کنم. مخاطبانی هم که روحیه مرا می‌شناسند به‌خوبی با نقش‌هایم
ارتباط برقرار می‌کنند.

تجربه همکاری با
دکتر دلخواه برای شما چطور بود؟

این پروژه اولین تجربه همکاری من با دلخواه است. خیلی
خوشحال هستم که این نقش به من پیشنهاد شد و چنین گروه بزرگی گرد هم آمد. امیدوار
هستم بتوانیم از پس این متن فوق‌العاده سخت بربیاییم و تماشاگران بیشتری برای دیدن
کارمان بیایند.

ناصر عاشوری: دلقک سیاسی‌ترین و به‌نوعی باهوش‌ترین شخصیت این نمایشنامه
است

مخاطب چطور با شخصیت دلقک که به‌نوعی باهوش‌ترین
شخصیت داستان است ارتباط برقرار کرده است؟

مخاطبان بسیار این کارکتر را دوست دارند به این دلیل که
فارغ از مناسبات و جان خود حقایق را عنوان می‌کند. بسیاری از اطلاعات را دلقک به
مخاطبان می‌دهد و تماشاگر به‌خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کند. دلقک به‌نوعی مانند
پسر نداشته شاه است و رابطه بسیار صمیمی با همدیگر دارند. همچنین این شخصیت اجازه
دارد واقعیت‌‌ها را بگوید و گاهی با نیش حقایقش حتی شاه را نیز بیازارد.

از نظر شما دلقک در این داستان تنها یک شخصیت
صرفا خنده‌دار و بی‌پرواست؟

دلقک سیاسی‌ترین و به‌نوعی باهوش‌ترین شخصیت این نمایشنامه
است. بسیار اطرافیان را می‌شناسد و چندبعدی است. این کاراکتر جنبه‌های گروتسک دارد
و خنداننده به معنای عام دلقک‌‌ها نیست. دیالوگ‌هایی که می‌گوید بسیار کلیدی و
فیلسوف‌مابانه است و به‌طور کل یک شخصیت بسیار پیچیده‌‌ای دارد. از جهتی شبیه به
راهبه‌‌ها و جوکرها است اما نه به‌صورت مطلق.

از تجربه همکاری در کنار مهدی سلطانی به‌عنوان
پارتنر بفرمایید.

سلطانی جزو بهترین پارتنرهایی است که من در طول دوران کاری‌ام
داشته‌ام. هیچ چیز به‌عنوان پارتنر خوب سازنده خلاقیت بازیگر روی صحنه نیست. آبروی
بازیگر وابسته به پارتنرش است و از این بابت بسیار سپاسگزار او و همین طور باقی
گروه و مسعود دلخواه هستم.

محبوبه‌ تفضلی: «شاه‌لیر» اثری صرفا کلاسیک نیست

لطفا یک مقدار از نقش خودتان و ویژگی‌های
شخصیتی آن بفرمایید.

نزدیکی به نقش برای من چالش بزرگی بود چون باید من فرانسوی
می‌خواندم و صحبت می‌کردم. به‌طور کل خصوصیت‌های من از این کاراکتر دور بود به‌جز
دوری از تملق و چرب‌زبانی این ویژگی از ابتدا با من بوده و همچنان نیز هست.

ارتباط مخاطبان با نقش شما و به‌طور کل نمایش
چطور بوده است؟

بسیار عالی، به این دلیل که نمایش ما کاری صرفا کلاسیک نیست
و لایه‌هایی از مدرنیته و پست‌مدرنیته در آن به چشم می‌خورد. به‌طور کل متون
شکسپیر هیچ وقت کهنه نمی‌شود و همیشه حرف‌هایی برای گفتن دارد.

لطفا یک مقدار از تجربه همکاری با دکتر دلخواه
بفرمایید.

من دومین کار نمایشی‌ام را با دلخواه تجربه می‌کنم و خوشحال
هستم که او دوباره به من اعتماد کرد و این باعث افتخار برای من است. دلخواه به‌خوبی
من و سایر عوامل را هدایت کرد و این باعث موفق شدن این پروژه خواهد بود.

محمد صادق ملک: دلخواه  بسیار هوشمند، انسانی،
محترم و اهل برنامه‌ریزی است

یک مقدار از خصوصیات بارز کنت در نمایش«شاه‌لیر»
بفرمایید.

کنت مشاور عالی لیرشاه است که صمیمیت زیادی با او دارد و
بسیار نسبت به او وفادار است. البته می‌توان این طور نگاه کرد که شاه، دلقک و کنت
همه یک آدم هستند؛ شاه بدنه و غریزه، دلقک خرد و کنت عقل شخصیت لیر است. کنت همیشه
پیشنهادات سالمی به شاه می‌دهد به‌خوبی درست و غلط را برای او مشخص می‌کند.

به نظر می‌رسد زمان نمایش نسبت به آثار دیگر
طولانی‌تر است به نظر شما دلیل اصلی شوق مخاطبان برای دیدن و استقبال بسیار خوب از
این نمایش چیست؟

این موضوع سه دلیل عمده دارد: اول خود نمایشنامه است، شاه‌لیر
یکی از جذاب‌ترین نمایشنامه‌های شکسپیر است، دلیل دوم استراتژی هوشمندانه کارگردان
است که چه تیمی را با چه میزان تمرین، تبلیغات و موسیقی روی صحنه ببرد و مورد آخر
انتخاب صحیح بازیگران است. مسئله دیگر درباره این نمایش نشاندن مخاطب عجول روی
صندلی به مدت چهار ساعت است که در نوع خود بسیار جذاب و جالب است.

از تجربه همکاری با گروه نمایش«شاه‌لیر» بفرمایید.

من در جلسات ابتدایی وظیفه داشتم که کشف کنم دلخواه چه
سلیقه‌ای را در تئاتر دنبال می‌کند و خودم را به سلیقه او نزدیک کنم. او از اساتید
باسواد در حوزه تئاتر است و این هنر را به‌خوبی می‌شناسد. بسیار هوشمند، انسانی،
محترم و اهل برنامه‌ریزی است.

محمد صدیقی‌مهر:

بازخورد‌های بسیار خوبی دریافت کرده‌ام

استقبال مخاطب از این نمایش را چطور دیده‌اید؟

من بازخورد‌های بسیار خوبی دریافت کرده‌ام؛ هم نسبت به
نمایش و هم شخصیت خودم. به هرحال دوک آلبانی شخصیت مثبت و دوست‌داشتنی نمایش است و
مخاطب او را دوست دارد. نکته قابل اهمیت برای من این است که خیلی کم شخص آشنا در میان
تماشاگران به چشم می‌آید و این موضوع نشان می‌دهد مردم به تماشای اثر ما نشسته‌اند.

از ویژگی‌های شخصیت خود در این نمایش بفرمایید.

این کاراکتر شرافت را بر روی صحنه معنا می‌کند و در نهایت
با این‌که قدرت را به دست می‌آورد اما آن را رها می‌کند. من سعی کرده‌ام از بیرون
به داخل نمایش نزدیک شوم و از بدن شخصیت به وجود او برسم.

محمدرضا علی‌اکبری: چالش بزرگی برای من بود!

لطفا یک مقدار از شخصیت ادگار بفرمایید. برای
نزدیکی به این نقش تا چه اندازه تلاش کردید؟

شخصیت ادگار مثل خیلی از شخصیت‌های دیگر پیچیدگی مخصوص به
خود را دارد و در طول نمایش دست به یک تغییر خودخواسته می‌‌زند و یک جنون‌نمایی در
این نمایش انتخاب می‌کند. من باتوجه به همین موضوع تصمیم گرفتم روی حرکات بدنی این
شخصیت کار کنم و چالش بزرگی برای خود من به حساب می‌آید.

به‌طور کل نمایش«شاه‌لیر» سعی دارد چه دیدگاهی
به مخاطب خود بدهد؟

مهم‌ترین موضوع بی‌خردی است، این‌که آدم‌ها خیلی زود در دام
تملق و چاپلوسی قرار می‌گیرند. دلخواه نیز سعی دارد همین موضوع را به مخاطب القا
دهد.

اگر پیشنهادات جذابی در زمینه تصویر داشته
باشید آیا مایل به پذیرش هستید یا ترجیح می‌دهید روی تئاتر تمرکز داشته باشید؟

طبیعتا من بازیگر هستم و علاقه دارم در این مدیوم نیز بازی
کنم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که من به‌دنبال کار تصویر نرفته ‌و نمی‌روم.
بودن در این آثار نیازمند پیگیری است که من فرصت آن را نداشته‌ام.

زهرا سادات مصطفوی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است