سریال «دلدادگان» به تهیهکنندگی ایرج محمدی
و کارگردانی منوچهر هادی یکی از سریالهای پرطرفدار تلویزیون است که از شبکه سوم
سیما به روی آنتن میرود و فصل سوم آن بهتازگی آغاز شده است.
قصه سریال «دلدادگان» درباره رویارویی دو خانواده است که قربانیانش،
فرزندان آن خانوادهها هستند و بازیگرانی چون حمید گودرزی، آرش مجیدی، پانتهآ
بهرام، مهرانه مهینترابی، لیندا کیانی، پویا امینی، شاهرخ استخری و سمیرا حسنپور
در آن ایفای نقش میکنند.
سمیرا حسنپور بازیگر سه عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما که
سریالهای «شاید برای شما اتفاق بیفتد»، «پایتخت» و «چاردیواری» را در کارنامه
دارد و در چند فیلم سینمایی ایفای نقش کرده، درباره چگونگی حضورش در سریال
«دلدادگان» و جزییات نقشش در این اثر تلویزیونی با «صبا» گفتوگو کرد.
شما با تئاتر «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید
ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» به کارگردانی استاد بهرام بیضایی پا به عرصه
بازیگری گذاشتید، چرا تئاتر را آنطور که باید ادامه ندادید؟
پس از همکاری با آقای بیضایی همچنان در تئاتر حضور دارم؛
اما چه کنم که آقای بیضایی از ایران رفتند. اتفاقا مردادماه امسال در نمایشی حضور
داشتم که مهدی پاشایی کارگردان آن بود و در سالن قشقایی به روی صحنه میرفت و «سس
توتفرنگی» نام داشت. به هرحال اینطور نیست که در تئاتر حضور نداشته باشم و حداقل
سالی یک کار بر صحنه دارم.
منظورم این است که چرا بهطور مستمر در عرصه
تئاتر حضور ندارید؟
به این دلیل که تئاتر زمان آزادی را میطلبد و به تمرین و
رفتوآمد نیاز دارد و وقتگیر است. زمانی که سر فیلمبرداری میروم شب و روزم دست
خودم نیست و همواره باید استرس این را داشته باشم که به تمرین یا اجرا برسم. مدتی
قبل که در نمایش «سس توتفرنگی» حضور داشتم بهطور همزمان در یک اثر سینمایی ایفای
نقش میکردم و تداخلهای موجود انرژی زیادی از من گرفت و باعث شد خسته شوم؛ زیرا
مدام نگران بودم که به صحنه نرسم. از آن سو نیز برنامهریز فیلم درگیر این اتفاقها
و هماهنگیهای لازم بود.
گذشته از مواردی که گفتید، کیفیت تئاترها نیز
نسبت به گذشته پایین آمده و درنهایت وضعیت اجراها مشخص نیست؛ و البته به نظرم
قاعده درست این است که بازیگر یک نقش را بپذیرد و مانند برخی از بازیگران همزمان
در چند اثر حضور نداشته باشد. در کل شما از زمان ورودتان به عرصه بازیگری کمکار
بودهاید قبول دارید؟
خودم نام این روند را گزیدهکاری میگذارم، زیرا اصولا هر
پیشنهادی را نمیپذیرم. اما باتوجه به شرایط موجود و وضعیت ساختاری فعلی سینما و
تلویزیون، این روند کمکاری به حساب میآید، به این دلیل که کار خوب و باکیفیت کم
تولید میشود و تلویزیون نیز باتوجه به کمبود بودجه و اوضاع بد پرداخت دستمزدها،
از وضعیت بدتری برخوردار است؛ تا آنجا که کاستیهای موجود گاه باعث خوابیدن
پروژهها میشود. از طرفی نیز نقشهای خوب نوشته نمیشوند. همه اینها باعث شده
که پیشنهادهای بسیاری را نپذیرم.
قطعا همواره پیشنهاداتی هست.
بله، همواره برای بازی در سریالهای مختلف پیشنهادهای داشتهام،
اما بنا به شرایط ترجیح دادهام در آن پروژه حضور نداشته باشم که دلیل این اتفاق
گاه کارگردان، فیلمنامه، نقش، یا بازیگرانی بودهاند که نخواستهام با آنها همکاری
کنم.
بهجز نقش که مهمترین عنصر در انتخاب است چه
مولفههای دیگری را در نظر میگیرید تا براساس آنها پیشنهادی را بپذیرید؟
در ابتدا فیلمنامه و سپس کارگردان برایم مهم است. برایم مهم
است که فیلمنامه و قصه چیست و چه کسی میخواهد آن را کارگردانی کند.
شما کارنامه بلندبالایی ندارید، اما در همان
چند اثر با کارگردانهای خوب و کاربلد همکاری کردهاید.
بله کم کار کردهام، اما همه آثاری که در آنها حضور یافتهام
از کیفیت بالایی برخوردار بودهاند. من در یکی از بهترین سریالهای این سالهای
تلویزیون که تا سالها نیز بهترین خواهد بود حضور داشتهام که آن اثر «پایتخت»
ساخته آقای سیروس مقدم است. در تئاتر نیز از همان آغاز فعالیتم با آقای بهرام
بیضایی همکاری کردهام و از بدشانسی من بود که ایشان از ایران رفتند و نتوانستم
بیشتر در خدمتشان باشم. در سینما نیز مقابل دوربین سامان سالور یکی از بهترین
فیلمسازان این سالها رفتهام و علاوه بر آن در دو فیلم هنری بسیار خوب بازی کردهام
که متاسفانه یکی از آنها دیده نشد و اثر دیگر نیز هنوز اکران نشده است. بهتازگی
نیز در فیلمی از آقای مهدی صباغزاده ایفای نقش کردهام. در این میان بدشانسیهایی
هم داشتهام.
چرا بدشانسی؟ شما که با بهترینها کار کردهاید.
به این دلیل که برخی آثار باید پرفروش باشند تا من بازیگر
دیده شوم، اما این اتفاق در سینما آنطور که باید برای من نیفتاده است. به هرحال
طی این سالها نقشهای خوبی را بازی کردهام و در آثار باارزشی حضور داشتهام.
بله، خیلی مولفهها باید دست به دست هم بدهند
تا درنهایت یک بازیگر دیده شود.
درنهایت معتقدم اگر آدمها تلاش کنند بالاخره نتیجه
زحماتشان را میبینید و آن اتفاق خوب برای آنها میافتد.
چه شد که در سریال «دلدادگان» حضور پیدا کردید؟
طبیعتا زمانی که کارگردان سریال آقای منوچهر هادی باشد جذب
اثر میشوم، زیرا آثار ایشان همیشه پرمخاطب است. زمانی که فیلمنامه را خواندم از
نقش مرضیه خوشم آمد و احساس کردم همانی است که میخواهم.
آن چیزی که شما میخواستید چه بود؟ منظورم
ویژگیهای نقش است.
این آدم در دهه۵۰ و ۶۰ زندگی میکند و من آن سالها و کلا دهه۴۰
و ۵۰ را خیلی دوست دارم. بهجز اینها، فیلمنامه صحنههایی از جنگ دارد و به بخشی
از این مقطع تاریخی میپردازد و من آن برهه و آثار جنگی را دوست دارم و مایلم در چنین
فضاهایی کار کنم؛ و شخصیت مرضیه اعتقاداتی داشت که برایم جالب توجه بود. در کل میتوانستم
فضاها و شخصیتی را تجربه کنم که پیشتر به آنها نپرداختهام.
شخصیت مرضیه چقدر از خود واقعی شما دور است؟
قطعا کاراکترهایی که ما بازی میکنیم شبیه ما نیستند، اما
بازیگر باید وجوه مشترک میان خودش و نقش را پیدا کند تا بتواند کاراکتر مورد نظر
را خلق کند. وقتی من سمیرا حسنپور نقشی را بازی میکنم بالاخره وجوهی از شخصیت
اصلی من در نقش نمود پیدا میکند و بخشهایی را به کاراکتر اضافه میکنم تا مخاطب
سمیرا حسنپور را نبیند و توجهش معطوف به نقش باشد.
در همان ابتدا که بازی در سریال «دلدادگان» به
شما پیشنهاد شد فیلمنامه را خوانده بودید؟
بله، فیلمنامه را خواندم.
این سوال را از این جهت پرسیدم که مدتی است در
تلویزیون روال اینگونه است و فیلمنامه بهطور کامل به بازیگر داده نمیشود و کلیت
یا سیناپسی در اختیار او قرار میگیرد.
بله، درست است و قبلا در یکی از آثار تلویزیونی ضربه این اتفاق
را خوردهام و پس از آن نیز تصمیم گرفتم تا فیلمنامهای را کامل نخواندهام آن را
نپذیرم.
در پروژه «دلدادگان» پس از خواندن فیلمنامه
روال به چه صورت بود؟
فیلمنامه را خواندم و پس از آن با کارگردان و عوامل صحبت
کردیم و جلسات دورخوانی برگزار شد و بحث کردیم و انتقاداتی داشتیم که درباره آن همفکری
کردیم و آقای بابک کایدان یکی از نویسندگان فیلمنامه نیز همه تلاشش این بود که همفکری
کند. اما کلا در تولید سریال آنقدر زمان نداریم و از آنجایی که باید در موعد
مقرر به پخش برسد خیلی نمیتوان روی جزییات دقیق شد. درکل با آقایان منوچهر هادی و
بابک کایدان همکاری و مراوده داشتیم و نظراتمان را مکتوب کردیم و به آنها پرداختیم.
فیلمنامه «دلدادگان» را دارای چه ویژگیهایی
میبینید؟
فیلمنامه فضایی عاشقانه و تاریخی دارد و به روابط آدمها و
مقاطع مختلف زندگی آنها میپردازد که همه این موارد ویژگی محسوب میشوند.
واضحتر اینکه قصه، داستانکها و پیچهای زیادی
دارد و به مخاطب فرصت سرخاراندن نمیدهد. نقش بزرگسالی و میانسالی شما را خانم
مهینترابی بازی میکند. در جهت یکدستی نقش چقدر با این ایشان تعامل داشتید؟
روند تصویربرداری اینگونه بود که ابتدا فصل دوم ضبط شد و
اگر فصل اول زودتر کار میشد قطعا بازی خانم مهینترابی را میدیدم.
بهعنوان بازیگر، میان مرضیهای که در فیلمنامه
بود و آن کاراکتری که جلوی دوربین خلقش کردید چقدر فاصله است؟ و شما بهعنوان
بازیگر در جهت باورپذیرتر شدن نقش چه فاکتورهایی را به آن اضافه کردید؟
به نظرم فیلمنامه کامل بود و شخصیتها بهخوبی پرداخت شده
بودند، اما به هرحال نکاتی وجود داشت که نظر شخصی من بود و درباره آنها با آقای
کایدان حرف زدم و بر همان اساس مواردی به کاراکتر اضافه شد. مثلا در بخشهایی دیالوگهای
من و مالک کم بود و کاستیهایی در این زمینه وجود داشت که با تعامل و همفکری،
دیالوگهای لازم را اضافه کردیم. درکل تقریبا ۹۰درصد همفکریها نتیجه داشت.
اصولا شخصیت و تیپ بودن نقش چقدر برایتان اهمیت
دارد.
با شخصیت بیشتر موافقم؛ اما به هرحال این متن و قصه است که
به من بازیگر میگوید نقش را چگونه باید بازی کنم. به نظرم بازیگر باید نقش را درک
کند و به شخصیتش فکر کند و مابهازای بیرونی برایش بیابد تا مخاطب نیز او را
بپذیرد و باور کند. بهطور مثال اگر قرار باشد نقش نوجوان این دهه را بازی کنم طور
دیگری به ایفای آن میپردازم.
طی تولید سریال «دلدادگان» چقدر با منوچهر هادی
تعامل داشتید و کلا همکاری با ایشان چگونه است؟
آقای منوچهر هادی بهشدت خوشاخلاق است و خیلی به بازیگر
احترام میگذارد و جو و فضای کار را بهدرستی مدیریت میکند. میتوانم بگویم از پشتصحنه
هیچ کاری تا این حد لذت نبردهام. آقای هادی همه نیازهای یک بازیگر را برآورده میکند؛
از حس مقابل پارتنر گرفته تا گریم، لباس و نوع چیدمان صحنه. برای آقای هادی راحتی
بازیگر بر هر چیزی ارجحیت دارد. طی زمان تولید با آقای هادی درباره نقش حرف میزدم،
پیش از آنکه مقابل دوربین بروم نیز با ایشان و فیلمبردار گپوگفت داشتیم.
و آنطور که شنیدهام پروژه «دلدادگان» طی
دوران تولید هیچ حاشیهای نداشت.
صمیمیت بسیاری حاکم بود که این صمیمیت و دوستی میان عوامل و
بازیگران همچنان ادامه دارد. بهطور مثال با برخی از بازیگران فصل یک هیچ آشنایی
نداشتم اما در حال حاضر با آنها صمیمی هستم. گروهی داریم که در آن با یکدیگر حرف
میزنیم و همدل و همفکریم و انگار مدتهاست یکدیگر را میشناسیم و دلیل این
صمیمیتها، مدیریت خوب آقای هادی و تدابیر ایرج محمدی تهیهکننده پروژه است.
کمی از همکاریتان با آقای ایرج محمدی بگویید.
ایشان انسانی بسیار محترم و مهربان هستند و تلاش میکنند که
بازیگر راحت و آزاد باشد. آقای محمدی مانند تهیهکنندگان دیگر نیستند و ویژگیهای
بسیاری دارند.
طی این مدت بازخورد مخاطبان را نسبت به سریال
«دلدادگان» چگونه دیدهاید؟
با وجود پخش نامنظم و بد سریال، استقبال خوب مخاطبان مرا
سورپرایز کرد و چه حضوری و چه غیرحضوری از آنها پیامهای مثبتی دریافت کردهام.
قطعا اگر سریال «دلدادگان» در زمان مقرر و طی برنامهای منظم به روی آنتن میرفت
با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان مواجه میشد.
در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
پس از حضورم در فیلمی سینمایی آقای مهدی صباغزاده و پایان
اجراهای تئاتر «سس توتفرنگی» یک هفتهای است به استراحت مشغولم تا برای حضور در
آثار جدید انرژی کسب کنم.
و سخن آخر؟
از شما بابت این گفتوگو ممنونم.
وحید خانهساز
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است