این روزها بحث تبلیغات، تئاتر را رنج میدهد و از پا درمیآورد.
امیدوارم هرچه سریعتر مسئولان برای این مشکل راهکاری پیدا کنند. ادارهکل هنرهای نمایشی، بنیاد رودکی، مجموعه ایرانشهر و… در تمام این سالها
بودجهها و درآمدهای مشخص و قابلتوجهی داشتهاند. چرا هر کدام از این مجموعهها،
سالی دو بیلبورد خریداری نکردهاند که امروز هر مجموعه برای خود صاحب حداقل ۱۰ تا
۱۵بیلبورد در سراسر شهر باشد؟! اگر این کار انجام میشد، نمایشهایی که در سالنهای
زیرمجموعه این مجموعهها اجرا میشوند، میتوانستند از این بیلبوردها استفاده کنند
و از این طریق اسپانسرها را به کار خود جذب کنند.
ای کاش مسئولان عزیز این موضوع را تحت کارشناسی قرار دهند و
این مبحث را در دستور جلسه فوری مطرح کنند. در این مملکت بهخاطر انجام کار هنری و
فرهنگی، میمیریم و دولتیان و مسئولان هیچ اهمیتی نمیدهند!
اصلا برای کسی اهمیت ندارد که عدهای برای تولید کار هنری
نابود میشوند. مسئولان ما دغدغه فرهنگ ندارند و انگار اصلا برای آنها اهمیت
ندارد که مردم اوقات فراغت خود را پای ماهوارهها صرف کنند، یا به اعتیاد و… روی
آورند و یا از طریق اثری که شورای نظارت و ارزشیابی وزارتخانه و دولت خودمان به آنها
مجوز داده است، دعوت شوند و آثار فاخر ببینند!
مگر نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم نیستند؟ پس چرا یکی از
این نمایندگان، نماینده من بهعنوان هنرمند تئاتر نیست؟! چه کسی باید امنیت شغلی
مرا تامین کند؟! امنیت حیات، بیمه و خانواده مرا چه کسی باید تامین کند؟ چرا بعد
از سی سال فعالیت در حوزه تئاتر، هنوز حرفه من تعریف نشده است؟! من میتوانم دلال
ماشین باشم و درکنار آن، به تئاتر هم بپردازم اما تئاتر نمیتواند حرفه من باشد!
چرا کسی برای افرادی که دلشان برای این مملکت و آبوخاک میتپد
و برای این مردم کار میکنند، قدمی برنمیدارد؟! مسئولان ما را به زانو درآوردند.
دیگر امیدی به آینده و فردای خودم و اهالی تئاتر ندارم. با سختی کار میکنیم تا
مقابل کشورهای دیگر حفظ آبرو کنیم و به ممالک دیگر بگوییم هنوز در این کشور دغدغهها
و جریانات عمیق فرهنگی و هنری وجود دارد چون پز میدهیم پنجهزار سال سابقه تمدن
داریم و کشوری اسلامی و دینی هستیم که در آن ارزشهای والای انسانی حرف اول را میزند.
مسئولان میخواستند هنرمندان و نویسندگان و شاعران خسته
شوند که همه ما خسته شدیم. آیا واقعا بار دیگر جنون اجرای چنین نمایشی را در سر
خود خواهم پروراند؟! آیا بار دیگر چنین خطری خواهم کرد؟!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است