«شاخ کرگدن» فیلمی درباره غرور ملی است | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۵۵
محسن محسنی‌نسب:

«شاخ کرگدن» فیلمی درباره غرور ملی است

من شخصا به غرور ملی ایرانیان اعتقاد دارم و هر فیلمی که ساخته‌ام درباره غرور ملی است و هرگز فیلم بیهوده‌ای نساخته‌ام.

محسن محسنی‌نسب از فیلمسازانی است که همیشه آثاری متفاوت در سینمای
ایران ساخته است. او تلاش داشته هم در زمینه سینمای دفاع مقدس و هم فیلم‌های ورزشی،
آثار متفاوتی بسازد و در هر دوره‌ای از فعالیت سینمایی خود سعی کرده به‌روز باشد. آخرین
ساخته او «شاخ کرگدن» هم فیلمی اکشن است که اخیرا اکران شده و گفت‌وگوی ما با او
به این بهانه بود اما طبق معمول بسیاری از کارگردان‌هایی که این روزها از اکران
فیلمشان شکایت دارند، او هم در کنار موارد مرتبط با فیلم در مورد اکران آن صحبت
کرد.

آقای محسنی‌نسب در سینمای ایران فیلم اکشن کم ساخته می‌شود و شما یکی
از معدود افرادی هستید که فیلم‌های اکشن و ورزشی در کارنامه شما دیده می‌شود که نمونه
آن فیلم‌های «یاس‌‌های وحشی» و «شیرهای جوان» است. در مورد تمایل شما به ساخت پروژه
«شاخ کرگدن» و این‌که چه دلیلی باعث شد تا شما این فیلم را بسازید، صحبت کنید؟

وقتی که فعالیت‌‌های زشت عربستان سعودی در منطقه را در اخبار می‌شنیدم
باتوجه به این‌که می‌دانستم شیخ‌‌های سعودی از دختران جوان هم سوءاستفاده می‌کنند و
شبکه‌ای برای انجام این کار دارند، تصمیم اولیه نگارش فیلمی که این حرکت زشت سعودی‌‌ها
را افشا کند در ذهنم آمد و شبی که خبر تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده را
شنیدم تصمیمم قطعی شد. از فردای آن روز شروع به تحقیق در این زمینه کردم و فیلمنامه
را نوشتم و شروع به انجام مراحل ساخت آن کردیم. وقتی هم که بحث درگیری پیش می‌آید قطعاً
اکشن هم در کنار آن است.

مسئله‌ای که به آن اشاره کردید یعنی سوءاستفاده از دختران ایرانی در عربستان
سعودی مسئله حساسیت‌برانگیز از نظر روابط خارجی ما نیز محسوب می‌شود. در زمان نوشتن
متن به مستند بودن ماجرا و این که لطمه‌ای به برحق بودن ما در منطقه نخورد، چقدر توجه
داشتید؟

من سعی کردم مظلومیت ایران را به‌خوبی در این فیلم نشان دهم اما متاسفانه
وزارت ارشاد یک وزارتخانه مماشات‌کار و بزدل است که تعدادی بزدل هم در حال اداره بخش
سینمایی کشور ما هستند. در فیلم «شاخ کرگدن» صحنه‌ای بود که در آن روزنامه‌ای با عکس
آقای ظریف و جمله معروف ایشان است که گفت هرگز یک ایرانی را تهدید نکن و تنها ممیزی
که به فیلم ما خورد همین بود و از ما خواستند این تصویر را از فیلم حذف کنیم! اما چون
من این جمله را در فیلم خود می‌خواستم آن را در دهان یکی دیگر از شخصیت‌های فیلم گذاشتم
تا از آن استفاده کنم. من شخصا به غرور ملی ایرانیان اعتقاد دارم و هر فیلمی که ساخته‌ام
درباره غرور ملی است و هرگز فیلم بیهوده‌ای نساخته‌ام. ازجمله کارگردانانی هستم که
سعی کردم فیلمی بسازم که بود و نبودش باهم متفاوت باشد و تاثیر بگذارد. قطعا «شاخ کرگدن»
فیلم مهمی است حالا اگر به‌خاطر تاریخ بد اکران یا عدم توانایی دفتر پخش در گرفتن سینما
چهار سالن بیشتر نداریم که آن هم به‌شکل چرخشی است، فیلم کم دیده می‌شود. شک نکنید
که فیلم سرانجام توسط مخاطبان دیده خواهد شد و به اندازه بضاعت خود تماشاگر را به خود
جلب می‌کند و پخش آن در انواع رسانه‌‌ها ازجمله شبکه نمایش خانگی و تلویزیون سرانجام
مردم را متوجه این فیلم می‌کند و تاثیری که من به‌عنوان یک کارگردان دوست داشتم روی
مردم بگذارد بالاخره انجام می‌شود. وقتی در اکران‌های مردمی واکنش مردم را به این فیلم
می‌بینم خوشحالم که می‌بینم تاثیری که می‌خواستم در مردم برای ایجاد نفرت در این چفیه
قرمز که نماد سعودی‌هاست بیدار کنم به وجود آمده و خوشحالم که خدا به من این قدرت را
داد که این کار را بکنم و ندای مظلومیت بخشی از افرادی را که مورد تعرض قرار گرفتند
به گوش جهانیان برسانم. آن هم باتوجه به مماشات بیش از حد مسئولان فرهنگی.

به‌جز پژمان بازغی اکثر بازیگرانی که در فیلم حضور داشتند چهره نیستند
و شاید بسیاری از آن‌ها بازیگران تازه‌کار هستند که برای اولین بار جلوی دوربین شما
آمدند. در زمینه کارگردانی در کار با این افراد سختی برای شما پیش نیامد؟

من اصولا علاقه به کار با بازیگران تازه‌کار و نابازیگران دارم. من سینما
را به‌شکل تجربی آغاز کردم و در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلمسازی را آموختم
و بیشتر کارم با بازیگران آماتور بود. این است که خیلی دوست دارم با بازیگران آماتور
در کارهایم کار کنم. از نظر من این بازیگران تازه‌کار مثل یک خمیرمایه هستند که می‌توانم
آن‌ها را به هر شکل که می‌خواهم فرم بدهم. آقای بازغی هم تجربه بازی در فیلمی مانند
«شاخ کرگدن» را در کارنامه خود نداشت و به‌نوعی برای این کار تازه‌کار محسوب می‌شد.
پژمان بازغی دوست بسیار خوب من است و ازجمله بازیگرانی است که به او احترام زیادی
می‌گذارم اما در این کار شخصیت جدیدی از او می‌خواستم که تا به حال در فیلم‌های دیگرش
ظاهر نشده بود و خوشبختانه پژمان هم بازی بسیار خوبی در فیلم ارائه داد و من از او
بسیار راضی هستم. بقیه بازیگران هم هر کدامشان به سهم خود تلاش کردند تا نقش خود را
به‌خوبی در این فیلم ایفا کنند اما کسی که بیش از همه این بازیگران مورد توجه قرار
گرفت خانم رامانا سیاحی بود که شاید این توجه به خاطر شباهت چهره ایشان با یک بازیگر
بین‌المللی باشد!

اشاره‌ای به اکران فیلم کردید اما می‌خواهم به‌شکل مفصل‌تری در مورد آن
صحبت کنید چون این روزها تعداد کسانی که از نحوه اکران فیلم خود ناراضی هستند کم نیست.

این ناراضی بودن کاملاً طبیعی است چون بسیاری از فیلم‌ها اصلا دیده
نمی‌شوند. همان‌طور که گفتم «شاخ کرگدن» اکرانی محدود به‌شکل چرخشی در سالن‌‌های کم
دارد آن‌هم
در ساعت‌‌هایی که متاسفانه صبح یا
ظهر است و ساعت فراغت مردم برای دیدن فیلم نیست. از نظر من این معنای مافیای اکران
است. فیلم به ظاهر اکران شده ولی درواقع این اتفاق نیفتاده است. ضمن این‌که توجه داشته
باشید که اکشن این فیلم در سینمای ایران بی‌نظیر است و از نظر فیلمسازی سعی کردم فیلم
خوبی بسازم. من ازجمله کارگردانانی هستم که سبک شخصی خودم را در ساخت فیلم دارم هر
کسی چند پلان از فیلم من را می‌بیند می‌فهمد که فیلم، ساخته من است. حتی بسیاری از
افراد تحصیل‌کرده و دانشجویان سینما که فیلم مرا دیدند از نحوه دکوپاژ فیلم خوششان
آمد و گفتند ما برای اولین بار کار متفاوتی در سینمای ایران دیدیم این‌ها مرا بسیار
خوشحال می‌کند چون من فهمیدم ما فیلم‌بین‌‌هایی داریم که همه چیز را می‌فهمند و حتی
مردم عادی هم این نکته را دریافته‌اند و بارها نکات مثبت فیلم را به من گفته‌اند. امیدوارم
مسئولان ندای کمک‌خواهی ما فیلمسازان مستقل را بشنوند تا در میان این چرخه مافیایی
از بین نرویم. متاسفانه به نظر می‌رسد مدیران ما می‌ترسند با پیکر مافیای سینما دربیفتند
تا مبادا اتفاقی برایشان بیفتد. حس می‌کنم مدیران ما نه انگیزه‌ای دارند و نه جرأتی
دارند که بخواهند این مبارزه را انجام دهند و درافتادن با مظلومان مستقلی مثل من راحت‌تر
است. اگر کسی بخواهد این مسیر را اصلاح کند من حتی برای آن راهکار دارم و خیلی راحت
می‌توان این سینمای مستقل که نفس‌های آخر را می‌کشد زنده کرد. بررسی زوال این سینما
هم خیلی ساده است. ببینید که چند نفر از فیلمسازان هم مثل من اکنون مشغول کار هستند؟
آقای مجید قاری‌‌زاده کجاست؟ حسن کاربخش کجاست؟ افرادی که این همه برای سینما کار کردند
این روزها نیستند. اگر کسی دلسوز مملکت باشد به این فکر می‌کند که چند میلیارد خرج
شده تا امثال من محسنی‌نسب به وجود بیایند و برای این نظام فیلمسازی کنند و آنگاه به‌راحتی
این افراد را فراموش می‌کنند و از سمت دیگر سرمایه‌‌های کثیف با ژن‌‌های کثیف وارد
سینما می‌شود که آن‌ها هم دوری بزنند و بروند و ما هم با لبخند عنوان سینمای ملی را
به زبان بیاوریم؟ متاسفانه به نظر می‌رسد تمام تلاش‌ها در راه کوچک‌تر کردن سینما و
از بین بردن سینماگران مستقل و قدیمی است. برای نمونه بگویم آخرین فیلم آقای قاری‌‌زاده
به‌شکلی اکران شد که اصلاً نفروخت و متاسفانه عملاً ایشان را نابود کردند. شاید این
شکل اکران «شاخ کرگدن» هم برای نابودی من باشد. البته من باز هم به کار خود ادامه می‌دهم
ولی این روش اداره سینمای مملکت صحیح نیست. این مسئولان از برکت خون شهداست که زندگی
می‌کنند و من هم یک فیلمساز دفاع‌مقدسی هستم. تاکنون هیچ فیلم سطح پایینی را نساخته‌ام
بلکه براساس غرور ملی ایران فیلم ساخته‌ام و توقع حمایت از آن را دارم نه این‌که چنین
اکران خنده‌دار و مسخره‌ای به فیلم ما تعلق بگیرد.

علی ظهوری راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است