رامین راستاد؛
بازیگر سینما و تلویزیون است که فعالیت حرفهای خود را از سال۷۵ شروع کرد. او حضور
فعالی در مجموعههای تلویزیونی دارد، با سریال «زیر تیغ» در سال۸۹ و «جراحت» در سال۸۴
شهرت خوبی به دست آورد. راستاد علاوه بر بازیگری، دستیاری کارگردانهای بزرگی چون
عباس کیارستمی را در کارنامه کاری خود دارد. اما بهانه اصلی ما برای گفتوگو با
راستاد در این شماره «صبا» اجرای برنامه «سینما ورزش» از شبکهای به همین نام یعنی
ورزش است که همزمان با آغاز یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی با اجرای
رامین راستاد و تهیهکنندگی مجتبی پوربخش هر شب از شبکه ورزش بهطور زنده روی
آنتن رفت. راستاد به هیچ وجه خود را مجری نمیداند و میگوید که فقط آمده تا در برنامه تخصصیای که راجع به سینما و ورزش است با
مهمانان گپ بزند و اصلا قرار نیست که این کار را ادامه دهد. متن کامل گفتوگو با
رامین راستاد پیش روی شماست و آن را مشاهده میکنید.
پیشنهاد اجرای «سینما ورزش» چه زمانی با شما
مطرح شد و چطور آن را پذیرفتید؟
من با تهیهکننده این برنامه یعنی آقای پوربخش در مجموعههای
روزِ مستندِ «با مربیان» سابقه همکاری داشتم که آن را برای برنامه «فوتبال یک» میساختیم
که از شبکه ورزش هم پخش میشود، به واسطه همین آشنایی، زمانی که آقای پوربخش عهدهدار
تهیه «سینما ورزش» شد باهم صحبت کردیم و وقتی دیدم «سینما ورزش» یک برنامه تخصصی
راجع به سینماست و خودم هم به آن علاقهمند بودم کار را با گروه آغاز کردم. بارها
به این نکته در برنامه هم اشاره کردهام که این تلفیق، نابترین تلفیق دنیاست؛
یعنی تلفیق سینما و ورزش؛ به همین دلایل که بیان کردم علاقه شخصی من بود که کار را
پذیرفتم.
خودتان جزو ورزشکاران بودید و هنوز هم هستید؟
من در زمان جوانی بهصورت حرفهای در باشگاههای تهران
فوتبال بازی میکردم و همچنان این فعالیت ادامه دارد و جزو تیم فوتبال هنرمندان
هستم و در تمرینات حضور دارم و هنوز بازی میکنم.
گویا در ورزش تنیس هم فعالیتهایی داشتید؟
خیر، تنیس نه؛ یک ورزشی بود به نام بهکاپ که کاملا ایرانی و
به ثبت جهانی هم رسیده بود؛ این ورزش به مدت دو تا سه سال بود که در کشور ما راهاندازی
شده بود و من وارد آن رشته ورزشی شدم و در مسابقات تهران مقام سوم را کسب کردم و
بعد از آن شرایط کاری اجازه نداد که آن را دنبال کنم.
آیا در کشور ما به ژانر ورزش در عرصه فیلمسازی
به اندازه کافی پرداخته شده و میشود؟
نه؛ به اندازه کافی کار ساخته نمیشود؛ وقتی میگویم ساخته
نمیشود قطعی و مطلق نیست، آنقدر کم و آنقدر بهلحاظ کیفی ممکن است سهم آن پایین
باشد که هرگز آن فیلمها دیده هم نمیشوند. ژانر ورزش فاکتور و معیارهای مختص به
خود را دارد. این طور نیست که هر فیلمی که یک صحنه ورزشی، یک مسابقه فوتبال،
سوارکاری یا… در آن بود بهعنوان فیلم ورزشی قلمداد شود. متاسفانه این پارامترها
کمی به هم ریخته است و بخشی هم فقط به بخش اقتصادی فیلم توجه میکنند و بهنوعی از
ورزش در فیلم خود سوءاستفاده میکنند؛ کافی است فیلمی بسازید و در آن صحنههایی از
تمرینات تیم فوتبال استقلال و پرسپولیس وجود داشته باشد، بالطبع تعداد بیشماری
مخاطب خواهد داشت؛ این فیلمها آنقدر مخاطب دارند که ممکن است برای همان چند پلان
تعداد زیادی بیننده پای کار بنشینند و موضوع، هدف و چشمانداز اثر هیچ ربطی به
ورزش هم نداشته باشد؛ به علاوه فیلمسازان و نویسندگان بزرگ ما تا به حال به این
موضوعات نپرداختهاند و یا آنقدر تعداد آنها کم بوده است که بهتر است بگوییم که
نپرداختهاند. اگر کمی از آنها حمایت شود و پای اسپانسر وسط بیاید و نویسندگان ما
موضوعات ورزشی را در کارهای خود مطرح کنند و فیلمنامه ورزشی بنویسند، به نظر من
مخاطبان کافی داریم تا از این کارها استقبال کنند.
آیا فیلمهای ورزشی به نسبت ژانرهای دیگر،
هزینههای بیشتری دارند؟ و آیا بحث اسپانسر، مشکل اصلی کمبود کار در این حوزه است؟
خیلی از فیلمها در سایر ژانرها هزینههای بالایی دارند اما
ما میبینیم که ساخته میشوند؛ مگر سریال تاریخی و مذهبی نمیسازیم؟ آنها هم خیلی
سخت و پرهزینه هستند اما شرایط برای آنها ایجاد شده و مخاطب کارهای موجود را دیده
و مقایسه کرده است. ما کار مذهبی و تاریخی داریم و با آنها عجین شدهایم؛ هنوز هم
وقتی تلویزیون سریالهایی مانند «امام علی»(ع)، «مختارنامه»، «هزاردستان» و… را
پخش میکند ما به تماشای آن مینشینیم، اینها سریالهای پرهزینهای بودند که
ماندگار شدند. به نظر من در بخش ورزش هم میتوان اینگونه بود و بیشتر بحث حمایت
مطرح است؛ البته این حمایتها باید از جانب سازمانهای بزرگ مثل وزارت ورزش باشد.
نهاها و سازمانهای مهم، اسپانسرهای تیمهای
ورزشی در رشتههای مهم ورزشی هستند؛ آیا ممکن است به دلایلی مثل عدم بازگو کردن
معضلات و مشکلات حوزه ورزش، آنها مخالف ساخت آثار نمایشی در عرصه ورزش باشند؟
این موضوع هم میتواند
تاثیرگذار باشد اما ما در سینما یک وزارتخانه به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
داریم که درواقع ما را رصد میکند؛ اگر قرار باشد یک آسیب اجتماعی را ازطریق یک
اثر نمایشی بازتاب دهیم که به سیاهنمایی تبدیل نشود چه ایرادی دارد؟ مگر نسبت به
بخشهای دیگر انتقادی وجود ندارد و معضلات به نمایش درنمیآیند؟ به نظر من بخش
کلان دولتی باید این قضیه را حمایت و برای آن فرهنگسازی کند. اگر میگوییم
جشنواره فرهنگی-هنری باید بخش فرهنگی آن را هم در نظر بگیریم. مطمئن باشید پتانسیلهای
بسیار خوبی برای اینکه در این ژانر موفق باشیم در کشورمان وجود دارد.
جشنواره فیلمهای ورزشی چقدر در این جهت و رونق
تولید آثار موثر است؟
یازدهمین دوره از این جشنواره برگزار شد و این برای اولین
بار است که یک ویژهبرنامه مرتبط با آن پخش شد؛ کدام جشنواره ما غیر از فجر پوشش
داده میشود؛ اگر مردم جشنواره فجر را میشناسند بهعلت معرفی از ویترینی به نام
تلویزیون است که مخاطب هشتادمیلیونی دارد؛ مدیر محترم شبکه ورزش، آقای شیعه و
معاون وی آقای قانع کار بزرگی را انجام دادهاند و من هر شب در برنامه از آنها تشکر
کردم؛ این تشکر هیچ منفعتی برای من نداشت اما از ته دل و آن چیزی که وجود دارد را
میگویم. مطمئنم در شبکه ورزش حتی این پتانسیل وجود دارد که برنامهای به نام «سینما
ورزش» هفتهای یک شب پخش شود. ما فیلمهای ورزشی داشتیم که اسکار هم گرفتند؛ با
این حساب امکان ورود این آثر به مجامع بینالمللی هم وجود دارد. هر چه هزینه کنیم
و هرچه در این زمینه فرهنگسازی داشته باشیم چندین برابر آن را برداشت خواهیم کرد.
اجرا سختتر است یا بازیگری؟
من به هیچ وجه مجری نیستم و خودم را مجری نمیدانم و فقط
آمدم در برنامه تخصصیای که راجع به سینما و ورزش است با مهمانان گپ بزنم و اصلا
قرار نیست که این کار را ادامه دهم و شما به هیچ وجه جای دیگری من را بهعنوان
مجری نخواهید دید.
اگر «سینما ورزش» ادامهدار باشد چطور؟ ممکن
است که دوباره مجری آن، شما باشید؟
واقعا نمیدانم. اگر قرار باشد که این اتفاق به وجهه
بازیگری من آسیب برساند هرگز این کار را نخواهم کرد؛ متاسفانه یک نگاه هم وجود
دارد که اگر بازیگری به سمت اجرا بیاید گویی از بیکاری در عرصه بازیگری به اجرا
پناه آورده است اما من تاکید میکنم که درنهایت مشغله کاری اجرای «سینما ورزش» را
پذیرفتم چرا که به شبکه ورزش اعتقاد دارم، این شبکه را دوست دارم؛ به شیوه مدیریتی
آقای شیعه و آقای قانع علاقهمندم؛ آقای پوربخش را بهعنوان یک تهیهکننده جوان از
گذشته میشناسم و میدانم که چقدر سالم کار میکند؛ درمجموع تمام این موارد برای
من مهم و ارزشمند هستند و دوست دارم که در این راستا خدمتی بکنم. اگر این هفت ویژهبرنامهای
که اجرا کردم هفت نویسنده و فیلمساز را متقاعد کند که در این ژانر(ورزش) وارد شوند
و در آن کار کنند، من کار خود را کردهام و اگر رسالتی وجود داشته باشد من آن را
انجام دادهام.
فیلم ورزشی خاصی در سینمای جهان یا ایران وجود
دارد که بسیار به آن علاقه داشته باشید؟
بله؛ «گاو خشمگین» را بیشتر از ده بار دیدهام؛ یک فیلم
تمامعیار که فقط بخش اقتصادی آن را در نظر گرفته نشده است؛ یک فیلم کاملا درست و
نسخهای درست برای تعریف از سینما.
ممکن است خودتان فیلمی در حوزه ورزش بسازید؟
راستش را بخواهید تا به حال به این موضوع فکر نکردهام؛ اگر
قرار باشد چنین فیلمی بسازم باید به این فکر کنم که کار خوب و قابل قبولی را ارائه
کنم تا آبروی چندین و چند ساله دستیاری جعفر پناهی، مرحوم عباس کیارستمی، نیکی
کریمی، حسن یکتاپناه و… که جزو کسانی هستند که فیلمهای درستی را در این مملکت
ساختهاند و من دستیار آنها بودهام حفظ کنم. اگر بعدها خواستم فیلمی بسازم و به
ژانر ورزش هم فکر کنم بله؛ اما در شروع نمیدانم که این اتفاق خواهد افتاد یا نه.
برای اجرای برنامه «سینما ورزش» برنامههای خاصی
را رصد کردید؟ برنامههای مرتبط به ورزش مثل «نود» یا برنامهای سینمایی؟
به هیچ وجه؛ دلم نمیخواهد که حتی پلانی از من گرفته شود و
شباهتی به مجری برنامهای داشته باشم؛ من کار خاصی برای اجرای «سینما ورزش» نمیکردم،
رامین راستادی بودم که میرفتم و راجع به سینما با آدمها حرف میزدم و درنهایت به
یک هدف مشترک میرسیدیم و به نظر من این کار نیازی به الگوبرداری نداشت اما به
هرحال میخواهم اعلام کنم که من ریسک کردم، من در این برنامه بهصورت زنده کار
کردم که کار بسیار سختی است، اگر مجریان را میبینیم که با تبحر بسیار زیادی این کار
را انجام میدهند بهدلیل سالها تخصص و تجربه در این کار است اما من ابتدابهساکن
وارد اجرای زنده شدم و ممکن است این ویژگی بهطور ناخودآگاه تاثیراتی روی من داشته
باشد که در ادامه نواقصی هم داشته باشم.
لیلا سلمانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است