فیلمسازهای ما معمولا هیچ اطلاعی از تئاتر ندارند | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۱۲
بابک محمدی:

فیلمسازهای ما معمولا هیچ اطلاعی از تئاتر ندارند

تهیه کنندگان ایرانی یک یا دو فیلم در سال می سازند و با این تعداد سرمایه بر نمی گردد.

در هالیوود و کشورهای صاحب سینما، همواره تئاترهای خوب را به فیلم های سینمایی تبدیل می کنند، جدای از آثار شکسپیر می توان به نمایش های «۱۲ مرد خشمگین» سیدنی لومت، «معجزه گر» آرتور پن، نمایشنامه های نیل سایمون و تعداد زیاد دیگری اشاره کرد.
با بابک محمدی کارگردان تئاتر و سینما، نویسنده و فیلمنامه‌نویس درباره کمبود آثار اقتباسی از نمایشنامه ها در سینمای ایران، گفت و گویی انجام داده ایم که می خوانید:
محمدی درباره اقتباس از تئاترهای خوب ایرانی برای ساخت فیلم به صبا، گفت: یکی از دلایل این است که فیلمسازهای ما معمولا هیچ اطلاعی از تئاتر ندارند. تئاتری های ما هم اطلاعی از تکنیک سینما ندارند. سینمایی های ما از متون تئاتر بی اطلاع اند، ممکن است یکی دونفر مطلع باشند، ولی درکل رابطه ای ندارند. همان طور که نقاش های ما از تئاتر اطلاعات زیادی ندارند و بالعکس.سینماگران ما نیز هیچ اطلاعی از این دو شاخه ندارند و خیلی تخصصی بی سوادند! غیر از بهرام بیضایی و یکی-دو نفر دیگر کسی از سینما تجربه تئاتر نداشته است. اصغر فرهادی اطلاعات خوبی از تئاتر دارد و متون را می شناسد و در سینما هم از آن استفاده می کند. «مرگ فروشنده» نمونه خوبی برای این مبحث است.
او در ادامه توضیح داد: دلیل بعدی هم این است که باید توانایی فیلمنامه نویسی تان خیلی قوی باشد تا متن تئاتری را تبدیل به سینما کنید. یک سری پیچیدگی هست که در ایران صورت نمی گیرد و این مشکلات پایه علم فیلمنامه نویسی است.
وی درباره متون ایرانی و نمایشنامه های قابل استفاده برای اقتباس افزود: ۹۹ درصد نمایشنامه های ایرانی شبیه قسمتی از این سریال های بی محتوای صدا و سیماست! با اینکه تعداد نویسنده در ایران زیاد شده ، ولی با کمبود نویسنده خوب برای تئاتر مواجه هستیم. تعداد زیادی از لحاظ کمی و تعدادی کم از لحاظ کیفی! این اتفاق به خاطر عدم شناخت نسبت به ادبیات و بها ندادن به افراد با استعداد رخ داده است. البته اخیرا هم نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» یعقوبی تبدیل به فیلم شد، پس امکان پذیر است، اما اینکه کسی بخواهد تنهایی و یواشکی بنویسد امکان ندارد! هیچ جای دنیا به این صورت نمی شود. اگر چند نفر باهم بنویسند و بلد هم باشند امکان پذیر است. کار تیمی در ایران ضعیف است.
محمدی ادامه داد: درباره متون ایرانی می توانیم از اشعار حافظ که حتی برای نمایشنامه خیلی پیچیده است، ایده هایش را برداشت کنیم. تمام «هزار و یک شب» و «شاهنامه» را می توانیم به فیلم تبدیل کنیم. تمام داستان های سعدی را می توانیم تبدیل به انیمیشن های کوتاه کنیم.
این کارگردان تئاتر درباره اینکه آیا متن نمایشنامه ها می تواند گیشه های سینما را تامین کند، گفت: بله، گیشه سینما بستگی به این دارد که فیلم خوب باشد یا نباشد. نمی توانیم پرفروش بودن یک فیلم را قبل از اکران تضمین کنیم و قابل پیش بینی نیست. معمولا فیلم های خوب تماشاچی خودش را دارد. مخاطب را باید بشناسیم. باید ببینیم برای چه کسی فیلم می سازیم و این باعث فروش فیلم می شود. شناخت گروه هایی که برای شان تئاتر و فیلم تولید می کنیم در هر دو شاخه مهم است. بقال سر کوچه هم می داند که مردم چه جنسی را می خرند و چه جنسی را نه! شناخت جامعه شناسی بسیار مهم است. اگر فیلمسازی با این حوزه آشنا نیست می تواند یک جامعه شناس را بیاورد. مردم را به زور نمی شود به سینما و تئاتر بُرد،البته استثنایی در ایران وجود دارد. در اجتماع ما سطح فکر و مطالعه پایین است و مردم بیشتر به سمت کارهایی می روند که آنها را به فکر  زیاد وادار نمی کند و محتوا ندارد و فیلم های بزن بکوبی است که البته در کوتاه مدت این آمار فروش رقم می خورد.
وی افزود:این نکته را بگویم که آثار با کیفیت در طولانی مدت درآمد بیشتری دارند. وقتی «دزد دوچرخه» ساخته شد، آمریکایی ها به ایتالیایی ها می خندیدند! به ویتوریو دسیکا می گفتند: شما بیچاره اید! رفتید فیلمی درباره دوچرخه ساخته اید! بیایید ما ۱۰۰ تا دوچرخه به شما بدهیم! از ۱۹۴۸ تا به امروز هنوز هم وقتی «دزد دوچرخه» در دنیا نمایش داده می شود، فروش می رود.
در رمان و عالم نویسندگی هم به همین صورت است. مگر چند نفر حافظ را می فهمند؟ ولی چندین سال است که حافظ همین طور فروش می رود.مرغ عشق هم حافظ را به دهان می گیرد و به مردم می دهد! مردم حافظ را می خرند. کاربرد حافظ خیلی زیاد شده و در طولانی مدت می بینیم پرفروش تر از رمان هایی شده که در زمان خودشان سر و صدای آنچنانی کرده اند، ولی بعد از آن تب و تاب شان خوابیده.
او در ادامه خاطر نشان کرد: مقدار پولی که در سینما خرج می شود باید برگردد. تهیه کنندگان ایرانی یک یا دو فیلم در سال می سازند و با این تعداد پول بر نمی گردد. به عنوان مثال اگر ۱۰ فیلم  توسط یک تولیدگر ساخته می شد، این هزینه ها برگشت داشت.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است