همه یکدل شده بودند، راست و چپ هم معنی نداشت، موبایلها پر شده بود از عکسش، از نگاه مظلومش گفتند، لبخند گیرایش را توصیف کردند، از شمری که پشت سرش بود و از نگاهی که سیدالشهدا به قامتش دوخته بود. هنرمندانی که ذوقشان را تصویر کردند تا دینی که به گردنشان بود ادا کنند. سینماگرانی که نوشتند برایش در صفحات شخصیشان و بازیگرانی که آرزو کردند برای بازی در نقشش.
سینماگرانی که با هر عقیده و نگاه و جناحی نشان دادند که نام و راه شهید هنوز هم برایشان زنده است که وَلاَتَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اله琺 أَمْوَ َتُ بَلْ أَحْیَآءٌ وَ لَـَکِن لآتَشْعُرُون و به آنها که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید! بلکه آنان زندهاند ولی شما نمیفهمید.
حالا نوبت سینماست که نشان بدهد که نیازی به دستور فرمانده ندارند و آتش به اختیار تکلیفشان را مشخص کرده است. آنها که مدام میگویند برای ساخت کارهای ارزشی دغدغه دارند بسماله…
رشادت و شجاعتش شاید در ۱۲۰دقیقه تصویر نشود اما میتواند برای ثبت در تاریخ همچون ابراهیم همتها، مصطفی چمرانها و ابراهیم هادیها برای نسل بعدی بماند که کشور ما و خاک ما برای هزار سال دیگر هم قهرمان دارد که سینمایش قهرمانمحور شود.
راستی اگر سینمای هالیوود آنقدر قهرمان داشت چهها کرده بود. اگر غرب هم حججی داشت چه خلق میکرد در پرده های نمایش برای مردمانش.
«بن هور»، «ال سید»، «لورنس عربستان»، «گلادیاتور» و…. کسانی بودند که با سینما قهرمان شدند و در اذهان جای گرفتند تا به واسطه پرده نقرهای برای همیشه در تاریخ ثبت شوند.
حالا شهید ما به وطن بازگشته است و ملتی را از انتظار و بیتابی برون آورده تا دنیا بفهمد معنی انتظار را که اگر برای شهیدش چنین میکنند برای امام غایبشان چهها خواهند کرد.
منتظر میمانیم برای ثبت تاریخی محسن حججی در پرده سینما تا سینما نشان دهد که اگر بخواهد و بگذارند مانند همیشه پیشقدم خواهد بود.
ناگفته نماند که ساخت آثار هنری فقط مختص سینما نیست. به تصویر درآوردن زندگی شهید حججی و امثال حججیها میتواند در قالب یک مستند داستانی یا ساخت فیلم کوتاه و حتی تولید سریال تلویزیونی باشد.
حال فرمانده فرمان «آتش به اختیار» صادر کرده است و قصه قهرمانی حججی روی میز افراد و نهادها ازقبیل سازمان سینمایی، صداوسیما، سازمان فرهنگی هنری اوج، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، حوزه هنری و….
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است