هر نمایشی دستور زبان اجرایی خاص خود را دارد | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۰۹
حبیب دانش از اجرای نمایش «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» می‌گوید

هر نمایشی دستور زبان اجرایی خاص خود را دارد

«هر نمایشی دستور زبان اجرایی خاص خود را دارد و به‌محض کشف درست کنش دراماتیک، درهایی برای به سمت اجرا حرکت کردن به روی بازیگر باز می‌شود.»

این روزها نمایش «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» نوشته محسن
رهنما و با کارگردانی حبیب‌اله دانش در سالن مکتب تهران روی صحنه است. محمدرضا ترابی
تک‌بازیگر این نمایش ۶۵ دقیقه‌ای است که هرروز به‌غیراز شنبه‌ها ساعت ۲۰ روی صحنه
می‌رود. در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «بازیگر نقش اتللو خودش را روی صحنه کشته
است، اکنون فرصتی یافته تا علت را برای مخاطبانش توضیح دهد؛ بنابراین قصه زندگی‌اش
را که موازی با همان نقشی است که در آن بازی می‌کند، بیان می‌کند…» به‌بهانه
اجرای تئاتر «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» با حبیب‌اله دانش؛ کارگردان و
طراح این نمایش گفت‌وگو کرده‌ایم.

چه شد که تصمیم گرفتید نمایشی را با محوریت شخصیت «اتللو» روی صحنه ببرید؟

سال۹۳ محمدرضا ترابی اجرای متن «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» را
به من پیشنهاد داد و گفت که این نمایشنامه نوشته یکی از دوستانش به نام محسن رهنماست
و او برای این متن در اصفهان نوبت اجرا داشت، از طرف دیگر ترابی دغدغه‌های من درخصوص
بازخوانی متون و معاصر کردن آن با روح زمانه را می‌دانست و… این شد که متن را همان
سال در اصفهان کار کردیم و به اجرا رسانیدم.

این روزها بسیار شاهد اجرای نمایش‌هایی مبتنی بر مونولوگ هستیم.
اجرای این‌گونه نمایش که بسیار دشوار هم هست، باید چه شرایطی داشته باشد تا
مخاطبان را به نمایش علاقه‌مند کند؟

من درباره شرایط تئاتر امروز و نسبتش با مونولوگ چیزی ندارم بگویم. به
نظرم نمایش مونولوگ هم یکی از انواع نمایشنامه‌هاست و شاید در نظر گرفتن شرایط خاص
برایش چندان جالب نباشد.

نمایش «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» تجربه اجرا در اصفهان را
داشته است؛ شرایط این شهر برای اجرای تئاتر را چگونه یافتید؟

این نمایش در دو نوبت، در تالار هنر اصفهان در اسفند ۹۳ و آبان ۹۵ اجرا
رفته است و در هر دوره با استقبال تماشاگران روبه‌رو شده است.

اصولا نمایش‌مونولوگ بسیار بازیگر محور است. بازیگر این نوع تئاتر
باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا بتواند مخاطب را با کار همراه کند؟

یکی از ویژگی‌های بارز این اثر، تک‌پرسوناژ بودن یا تک‌‌‌نفره بودن آن
است که به‌سختی و حساسیت کار افزوده است. در این نمایش نقش بازیگر بسیار مهم و موثر
بوده زیرا او تنها کسی است که روی صحنه ظاهر شده و شکست یا موفقیت در جذب تماشاگران
وابسته به نوع بازی اوست. طبیعی است که بازیگران باید امکانات زیادی را در خودشان پرورش
دهند در نمایش‌های تک پرسوناژ به‌واسطه این‌که یک نفر باید همه‌چیز را در صحنه مهار
کند؛ از ریتم تا حفظ فضا و واکنش‌های مخاطب و… کار بسیار سخت و پیچیده است و اجرای
دقیق همین پیچیدگی‌ها برای تماشاگران باعث ایجاد حس تازگی و جذابیت بیشتری خواهد شد.
یکی از ویژگی‌های مهم نمایش «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو»، در محدودیت‌هاست.
محدودیت در بازیگری، در صحنه، موسیقی و… این محدودیت‌ها باعث شده تا امکانات خودمان
را بیشتر شناسایی کنیم که به سمت خلاق بودن حرکت کنیم. محدودیت‌ها باعث شد تا اجرا
به‌معنی واقعی کلمه مهندسی شود. درواقع لحظه‌لحظه نمایش طراحی شده و محمدرضا ترابی
هم از پس این مهم خوب برآمده است. او هم مثل من به کشف چیزهای نو در کار معتقد است؛
بنابراین با دقت و ظرافت بسیار ثانیه‌ها و ساعت‌های تمرین را تبدیل به یک سفر اکتشافی
در خلاقیت کرد.

یعنی نوع زبان و حرکات بازیگر شما شیوه خاصی را دنبال می‌کند؟

به‌هر‌حال هر نمایشی دستور زبان اجرایی خاص خود را دارد و به‌محض کشف
درست کنش دراماتیک، درهایی برای به سمت اجرا حرکت کردن به روی بازیگر باز می‌شود. درواقع
ضرورت‌ها و ناضرورت‌های اجرا با کشف کنش، پیش چشم بازیگر گشوده می‌شود. ما در حد به‌ضاعت
خودمان سعی کردیم شیوه شگردهای مختلفی را به‌کار بریم تا جایی که محمدرضا ترابی مجبور
شد برای درک این شیوه بازیگری، یک‌سری استندآپ کمدی و شیوه بازی بازیگران تئاتر شرق
دور (تئاتر نو) را ببیند و درنهایت به چیزی که می‌بینید، رسیدیم تا مخاطب در معماری
درون و بیرون فضا شرکت کند. طبیعتا این شکل بازیگری محدودیت‌هایی به جهت حرکتی، میزانسن
یا مشغله صحنه‌ای به‌همراه می‌آورد که باتوجه به آن، کوچک‌ترین حرکت پلک، دست و…
بازیگر معنا پیدا می‌کند.

در کارگردانی «چند درجه سوءتفاهم به مقیاس اتللو» از شیوه‌های
متفاوتی استفاده کرده‌اید؛ درباره این بخش توضیح دهید.

در طراحی و هدایت بازیگر و پرداخت ایده اجرا به موضوع هنر کمینه‌گرا
(مینیمالیسیم) صحه گذاشتم و به نظرم این کارآمدترین رویکرد اجرایی برای این نمایش است.
علاوه بر این‌که من فکر می‌کنم ما بسیاری وقت‌ها رجوع به فرهنگ شرق را فراموش می‌کنیم،
درحالی‌که موجزگرایی شرقی به‌عنوان یک عنصر اساسی در فرهنگ و هنر ما رسوخ کرده است.
این موجزگرایی در تئاتر شرق دور یا توسط همین تعزیه‌خوان‌های خودمان به تصویرسازی منجر
می‌شود.

سختی اجرای نمایش منولوگ در یک سالن خصوصی کوچک چیست؟

کار در هر سالنی مختصات خودش را دارد. در این میان کار کردن در سالن‌های
دولتی به‌دلیل شناخته بودن سالن‌ها کمی راحت‌تر است. لازم نیست مکان اجرا را چندان
معرفی کنی اما در سالن‌های خصوصی که هنوز به‌قولی پا نگرفته‌اند باید دوچندان تلاش
کرد تا مخاطب را به آن‌جا بیاوری و علاوه بر این‌که به‌لحاظ اقتصادی هم سالن‌های خصوصی
قواعد خودشان را دارند.

سوتیتر

درباره شرایط تئاتر امروز و نسبتش با مونولوگ چیزی ندارم بگویم؛ به نظرم
نمایش‌مونولوگ هم یکی از انواع نمایشنامه‌هاست و شاید در نظر گرفتن شرایط خاص برایش
چندان جالب نباشد

الهه حاجی‌زاده

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است