اکتیویژن که این روزها بهعنوان ناشری بیرحم و پولپرست شناخته میشود، پس از اخراج وست و زامپلا، اعلام کرد که حیات سری محبوبش بههیچ عنوان ضربه نخواهد خورد و این فرنچایز همیشه پولساز، با قدرت به کارش ادامه میدهد. با گذشت زمان مشخص شد که «ندای وظیفه» از لحاظ کیفی، مسیر اشتباهی را پیش گرفته است که یکی از دلایل چنین روندی، نبود مغزمتفکرهای این سری بود.
به هر شکل، پدران معنوی «مدال افتخار» و «ندای وظیفه» یکبار دیگر از صفر شروع کردند اما آنها در این راه تنها نبودند و جمعی از کارمندان اینفینیتی وارد که از سمت خود کنارهگیری کردند، به این دو پیوستند. حالا همهچیز آماده بود تا استودیوی تازه تاسیس «ریسپاون» کارش را زیرنظر کمپانی الکترونیک آرتز آغاز کند و به این ترتیب، «تایتانفال» (Titanfall) متولد شد.
نبرد تایتانها
پس از گذشت سه سال از تاسیس استودیو، بالاخره «تایتانفال» در نمایشگاه E3 سال 2013 معرفی شد. سازندگان با مایکروسافت قراردادی بسته بودند تا بازی جدیدشان، بهصورت انحصار کنسولی آنها درآید. نمایشهای فوقالعاده بازی، خبر از عنوان بزرگی میدادند و درنهایت، با عرضه این اثر، مشخص شد که ساخته جدید ریسپاون، شوتری انقلابی است؛ هرچند که به خاطر نداشتن بخش داستانی و همچنین مودهای تکراری، تجربه آن پس از چند روز، خستهکننده میشد. بههمین دلیل، اعضای استودیو تصمیم گرفتند تا برای نسخه دوم، خانهتکانی اساسی انجام دهند و بخش داستانی کامل و مفصلی را به بازی خود بیفزایند.
حال که «تایتانفال2» عرضه شده است، میتوان فهمید که آنچه سازندگان از ابتدا در سر میپروراندند، تازه نتیجه داده است. اینبار هم گیمر با اثری کاملا سینماتیک طرف است که بهلطف قدرت سختافزاری کنسولهای نسل هشتم، تمام محدودیتهای پیش روی ریسپاون را از پیشرو برداشته و بازی تمیز و کاملا پولیش شدهای را تحویل او میدهد. داستان «تایتانفال2» روایتگر سربازی است که بهتازگی دوران آمادگی خود را در نیروهای نظامی پشتسر گذاشته و میخواهد تا به ارتش بپیوندد. او که در ابتدای راه، فرمانده کارکشتهاش را از دست میدهد، با کمک یک تایتان (رباتهای غول پیکر) سفری طولانی را برای نجات سیارهاش آغاز میکند.
بر خلاف بازیهای «ندای وظیفه»، دیگر خبری از مراحل اضافی نیست تا گیمر مجبور شود برای فهمیدن داستان، تعدادی ماموریت بیربط را پشتسر بگذارد. یکی از نکات مثبت نسخه دوم، همین سر راستی و پرهیز از اضافهگوییها است که کمک شایانی به حفظ شدن ریتم بازی میکند. از نوآوریهای تیم توسعهدهنده، باید به رابطه عمیق و پویای کاراکتر اصلی (کوپر) و تایتان او اشاره کرد. ربات غول پیکر که «بی تی» نام دارد، در عین داشتن نظم و حس وظیفهشناسی، حس شوخطبعی دارد که به کنشهای هر دو شخصیت، ابعاد جدیدی میبخشد.
برای اولینبار در بین ساختههای این تیم، سیستم انتخاب دیالوگ وجود دارد که هرچند تعداد آنها زیاد نیست، اما نقش مهمی را برای برقراری ارتباط گیمر با این دو ایفا میکنند. در مجموع باید گفت اگرچه بخش داستانی، زمان بسیار کمی را برای اتمام نیاز دارد، اما تجربه آن به یکی از خاطرات فراموشناشدنی هر گیمری تبدیل خواهد شد.
به نسل هشتم خوش آمدید
ظاهرا دوران اعتراض به گرافیکهای بین نسلی بهسر رسیده است؛ زیرا شوترهای امسال، از خجالت همگان درآمدند و ورود به نسل هشتم را فریاد زدند. خوشبختانه عناوین مهم این ژانر، همگی با نرخ فریم 60 روی تمامی پلتفرمها اجرا میشوند که چنین موضوعی، خبر خوبی برای طرفداران سبک شوتر اول شخص خواهد بود.
«تایتانفال 2» بر پایه موتور گرافیکی سورس بنا شده است که پیش از این، بسیاری از عناوین استودیوی «ولو» مانند «نیمه جان» (Half Life) با آن ساخته شده بودند. ریسپاون با ایجاد تغییرات زیادی در این موتور، جلوههای بصری مثالزدنی و بکری را پیش روی مخاطب خود میگذارد که نمونهاش را در کمتر بازیای مشاهده کرده است. نکتهای که نمیتوان از کنارش بهراحتی عبور کرد، حجم زیاد اشیاء در تصویر است اما هیچکدام سبب افت فریم نمیشوند. انیمیشنهای نرم رباتها در کنار جزئیات مثالزدنی تصاویر و دورنماهای استثنایی، باعث میشود تا گیمر لب به تحسین از این همه زیبایی بگشاید. به موارد فوق، حجم آپدیت بسیار اندک روز اول عرضه را هم باید افزود که برگ برنده «تایتانفال 2» محسوب میشود.
رقصنده با تایتانها
اگر تمامی جوانب یک بازی شوتر رعایت شوند اما گیمپلی چندان قوی نباشد، چیزی جز شکست عاید سازندگان نمیشود اما ریسپاون، در این زمینه بهترین است. تجربه ساخت دو فرنچایز مهم و جریانساز، اجازه اشتباه را از سازندگان میگیرد و بهخودی خود انتظارات را بالا میبرد.
نسخه دوم «تایتانفال» تمامی حسنهای بازی قبلی را با خود بههمراه دارد و به آنها، موارد جدیدی هم میافزاید. گیمر به دو شکل میتواند مبارزه کند: بدون تایتان، جنگیدن چندان ساده نیست و آسیبپذیری بیشتر است. در این حالت، سرعت مبارزات بالاتر میرود و گیمرها میتوانند روی دیوارها حرکت کنند که چنین قابلیتی، قدیمیها را بهیاد «شاهزاده پارسی» (Prince of Persia) میاندازد.
مورد دوم، مبارزه از درون تایتانهاست که هیجان خاص خود را دارد. در این حالت، آسیبپذیری تا حدود زیادی کاهش مییابد و درعینحال، ضربات کشندهتر خواهند بود. اینبار 6 مدل تایتان متفاوت در بخش آنلاین حضور دارند که هر یک قابلیتهای جدیدی را در اختیار گیمر قرار میدهند. یکی از آنها قابلیت قفل کردن تیرهای شلیک شده روی دشمنان را دارد درحالیکه دیگری میتواند در نبردهای نزدیکتر، عملکرد بهتری داشته باشد. باید توجه داشت که این رباتهای غول پیکر از ابتدا در دسترس نیستند و با جمع کردن امتیازات و رسیدن به حد مورد نیاز، میتوان از آنها استفاده کرد؛ امتیازاتی که در انتهای هر مسابقه از نو تعریف میشوند تا بالانس بازی هم حفظ شود.
سیستم شخصی سازی اسلحه، جزئیات بیشتری به خود دیده است که بهطور قطع، زمان زیادی را از گیمر خواهد گرفت.
رفقای خوب
سال جاری را باید طلوع قدرتمند عناوین شوتر اول شخص نامگذاری کنیم. شاید در کمتر دورانی بتوان شاهد عرضه محصولاتی چون «اورواچ» (Overwatch)، «میدان جنگ» (Battlefield)، «تایتانفال» و حتی «دووم» (Doom) بود. بازیهای نامبرده همگی عملکردی مثال زدنی داشتند که بدونشک تا مدتها گیمرها را درگیر خود خواهند کرد. «تایتانفال2» میان بازیهای نامبرده، کمتر دیده شد و نتوانست فروش چشمگیری داشته باشد اما چنین موضوعی بههیچوجه از ارزشهای آن کم نمیکند.
باتوجه به توضیحاتی که در متن به آنها اشاره شد، دیگر دلیلی برای نخریدن «تایتانفال2» وجود ندارد. پس کمی از هیجانات پیرامون «میدان جنگ» و «ندای وظیفه» دور شوید و با فراع بال، بر پشت تایتان خود بنشینید زیرا سیاره به قهرمانی چون شما نیاز دارد.
امتیاز: 4.5 ستاره از 5 ستاره
امید صدیقایمانی